سه گام نخست پژوهش
دکتر سیدمحمدباقر میرصانع
عضو هیات علمی گروه اخلاق نظری، پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه، درد نیست وگرنه طبیب هست (حافظ)
۱. هنگامی که دانشجویی از من درخواست موضوع یا مسئلهای برای تحقیق و رساله میکند، شعر بالا را برایش میخوانم. خود من نیز در دوران دانشجویی چنین درخواستی را مطرح کرده بودم، اما این درخواست نشاندهنده یک نگاه اشتباه به مقوله پژوهش است؟ پژوهش زاییده داشتن مشکل و معضل است. به زبان شاعرانه، پژوهش نیازمند دردمندی است. پژوهش و تحقیق، نهتنها یک فعالیت علمی یا حرفهای، بلکه تلاشی انسانی و عمیق برای کشف حقیقت و رفع مشکلات و رنجهاست.
اگر کسی مشکلی نمییابد، نمیتواند پژوهشگر باشد. «دردمندی» نخستین گام در مسیر پژوهشگری است. چنانکه مولانا میگوید:
«هر کجا مشکل، جواب آنجا رود
هر کجا کشتی است، آب آنجا رود
آب کم جو، تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب از بالا و پست»
۲. با این حال، «درد» و «مشکل» تنها احساسشدنی هستند، اما برای پژوهش به چیزی فراتر نیاز داریم: مسئله، که قابلیت تبیین و حل داشته باشد. به بیان دیگر، در پژوهشگری، تنها دردمندی کافی نیست؛ باید به مرحله دردآگاهی رسید. در اینجا نقش استاد برجسته میشود. استاد مانند یک قابله ماهر (آنچنان که سقراط چنین جایگاهی برای خود قایل بود)، مسئله را از دل مشکل و دردآگاهی را از دل دردمندی بیرون میکشد.
دانشجو با این هدایت میآموزد که چگونه مسئله را تبیین کند، جنبههای مختلف آن را شناسایی کرده و در نهایت، یک سؤال قابل بررسی طراحی کند. اینجاست که پژوهشگر به مرحله دردآگاهی یا به زبان فنی، مسئله پژوهش میرسد.
مشکلات فردی و اجتماعی معمولاً از چندین مسئله تشکیل شدهاند. برای مثال، یکی از مشکلات کنونی، ضعف در ارتباط میان والدین و فرزندان است. اما این مشکل باید به مسئله تبدیل شود. مسائلی که میتوان از دل این مشکل استخراج کرد، شامل این موارد است:
_چه ارتباطی میان مشغله والدین و کاهش ارتباط آنان با فرزندان وجود دارد؟
_آیا مشکل ارتباطی ناشی از عدم درک متقابل است یا کمبود مهارتهای ارتباطی؟
_کاهش زمان تعامل والدین و فرزندان چه تأثیری بر کیفیت این ارتباط دارد؟
_تفاوت نگرشها و ارزشهای نسلی چه نسبتی با این مشکل دارد؟
_آیا استفاده بیشازحد فرزندان از فناوریهای جدید باعث تشدید این مشکل میشود؟
_آیا این مشکل ریشه در کمبود اعتماد متقابل میان والدین و فرزندان دارد؟
این پرسشها نشان میدهد که چگونه میتوان یک مشکل کلی را به مسائل پژوهشی قابل بررسی تبدیل کرد.
۳. پس از شکلگیری مسئله، پژوهشگر باید سراغ آثار دیگران برود؛ آثاری که به حل مسئله موردنظر پرداختهاند. پژوهشگری که «دردمند» و «دردآگاه» است، در این مرحله تلاش میکند آگاهی خود را از تلاشهای پیشین دیگران توسعه دهد. اگر پاسخ مسئله در تحقیقات پیشین یافت شود، کار پایان مییابد. اما اگر چنین پاسخی پیدا نشود، این جستوجو خود گامی اساسی است: چرا که با بررسی این آثار، پژوهشگر به پیشینه تحقیق دست مییابد و تلاشهای دیگرانی را کشف میکند که، هرچند به مسئله او پاسخی ندادهاند، اما زمینه را برای پاسخگویی فراهم کردهاند. در این مرحله نیز استاد میتواند دانشجو را به پژوهشهای مرتبط رهنمون کند.
۴. بنابراین، سه گام نخست هر پژوهش عبارتاند از:
1. حس کردن مشکل
2. تبیین مسئله
3. پیشینهپژوهی
فهم ضرورت این مراحل و ترتب آنها بر هم به تصحیح ذهنیت دانشجویان و پژوهشگران درباب پژوهش کمک شایانی خواهد کرد.