معرفی مقالات علمی ارائه شده پژوهشگاه قرآن و حدیث در همایش مدرسه کلامی حله
حضور فعال پژوهشگاه قرآن و حدیث در ارائه، همکاری و مشارکت در برگزاری همایش علمی مدرسه کلامی حله

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، همایش علمی "مدرسه کلامی حله" با مشارکت و همکاری پژوهشگاه قرآن و حدیث، انجمن کلام اسلامی حوزه، عتبه مقدسه عباسیه، مرکز تراث حله، دانشگاه بابل عراق، با ارائه 12 مقاله علمی از سوی پژوهشگران پژوهشگاه قرآن و حدیث و اعضای انجمن کلام اسلامی حوزه و نیز ارائه مقالاتی توسط برخی از اساتید دانشگاه بابل عراق در روز پنجشنبه 19 دی ماه 1403 در دو نوبت صبح و عصر در سالن کنفرانس دانشگاه بابل عراق برگزار شد.
از مجموعه مقالاتی که به این همایش ارسال شد تعداد 12 مقاله مربوط به اساتید و پژوهشگران ایرانی می باشد و 9 مقاله توسط پژوهشگران پژوهشگاه قرآن و حدیث تالیف و ارائه شده است. در ذیل اشاره و معرفی کوتاه از مقالات ارائه شده می شود.
1) بررسی جریانهای کلامی در مدرسه حله / الاتجاهات الفکریة المدرسة الحلة الکلامیة
تالیف حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدتقی سبحانی
در این مقاله آمده است: مدرسه علمیه حله از آغازین روزهای تأسیس خود به دست مزیدیان شیعهمذهب در قرن ششم، با حضور عالمان سرشناس امامیه شکل گرفت. ابتدا تمرکز این مدرسه بر دانشهای فقهی بود، اما علم کلام نیز به مرور زمان رونق گرفت. با ظهور خواجه طوسی و ابنمیثم بحرانی، ادبیات کلامی تحت تأثیر فلسفه مشاء قرار گرفت. علاوه بر جریان کلامی، جریان حدیثی و گرایشهای عرفانی نیز در این مدرسه حضور داشتند و تأثیرات مهمی بر تفکر امامیه داشتند.
2) وجود شناسی و معنا شناسی اسما و صفات الهی در مدرسه کلامی حله / وجود ودلالة أسماء الله وصفاته فی مدرسة الحلّة الکلامیّة
تالیف حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار
در این مقاله آمده است:
هدف این مقاله بیان دیدگاه متکلمان مدرسه حله در مورد وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خدا است. با بررسی کتاب های این متکلمان، به این نتیجه رسیدیم که آنان در وجود شناسی صفات الهی به نظریه نفی صفات معتقدند و در معناشناسی صفات الهی، الهیات سلبی و الهیات سلبی و الهیات کارکردی و الهیات فعلی را مطرح کرده اند.
3) رابطه کلام امامیه با فلسفه در مدرسه حله با تاکید بر علامه حلی / العلاقة بین علم الکلام والفلسفة فی مدرسة الحلة؛ آراء العلامة الحلی أنموذجاً
تالیف حجت الاسلام دکتر محمد جعفر رضایی
در این مقاله آمده است:
بررسیها نشان میدهد که کلام امامیه از قرن هفتم با شخصیتهایی مانند خواجه طوسی و علامه حلی، تعاملات گستردهای با فلسفه پیدا کرده است. این مقاله به طور خاص به اندیشههای علامه حلی پرداخته و نشان میدهد که وی در تبیین صفت قدرت و اراده و سایر مباحث اصلی کلام و فلسفه، بر مواضع کلامی پافشاری کرده و به نقد اندیشههای فلسفی پرداخته است. بنابراین، بهتر است کلام علامه حلی را تجلی اختلاط و رقابت کلام و فلسفه بدانیم، نه فلسفی شدن علم کلام
4) تحولات و ویژگیهای جریان حدیثی امامیه در مدرسه حله / التیار الحدیثی للإمامیة فی الحلة
تالیف حجت الاسلام دکتر اکبر موسوی تنیانی
در این مقاله آمده است:
جریان حدیثی امامیه که ریشه در مدارس کوفه و قم داشت، در مدرسه کلامی حله نیز حضور داشته و به حیات خود ادامه داده است. ایشان به بررسی ویژگیها و تحولات این جریان فکری پرداخته و نشان دادند که محدثان حله با تأثیر از جریان حدیثی مدرسه بغداد، بهویژه شیخ طوسی و فرزندش ابوعلی طوسی، فعالیت داشتند. این جریان شامل احیای اندیشه حدیثی محدثان قم، تساهل در ارزیابی و نقل حدیث، و ظهور تمایلات عرفانی و ورود احادیث صوفیانه به کتب حدیثی امامیه است.
5) ایمان در مدرسه کلامی حله / الإیمان فی مدرسة الحلة الکلامیة
تالیف دکتر عبدالمجید اعتصامی
در این مقاله آمده است:
ایمان یکی از مسائل اصلی در علم کلام است که بر اساس اسس قرآنی و روایات معتبر شکل گرفته است. این مسئله پس از چالشهایی که مدارس کلامی قم و بغداد با آن مواجه شدند، در مدرسه کلامی حله به صورت واضحتری بررسی و تحلیل شد. متکلمان مدرسه حله مانند دیگر متکلمان امامیه بین ایمان و اسلام تفاوت قائل شدند و اعتقاد داشتند که مسلمان با ارتکاب کبائر از اسلام خارج نمیشود، بلکه فاسق میشود. خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی، از علمای برجسته مدرسه حله، بر این باور بودند که ایمان تنها با تصدیق قلبی و اقرار زبانی محقق میشود و عمل در هر صورت خللی به ایمان وارد نمیکند. فاضل مقداد، یکی از علمای مدرسه حله، نیز بر این باور بود که ایمان تنها نیاز به تصدیق قلبی دارد و نیازی به اقرار زبانی یا عمل ندارد.
6) تاثیر فلسفه در مباحث امامت در مدرسه کلامی حله / أثر الفلسفة فی الکلام الإمامی بمدرسة الحلة: دراسة فی مبحث الإمامة عند نصیر الدین الطوسی وابن میثم البحرانی والعلامة الحلی
تالیف دکتر امداد توران
در این مقاله آمده است:
ورود اندیشه فلسفی به جریان کلام عقلی در مدرسه حله سه حیطه کلامی را تحت تاثیر قرار داد: نخست: منطق به عنوان روش، دوم: مبانی هستی شناختی، جهانشناختی و انسان شناختی به عنوان الهیات بالمعنی الاعم و سوم عقاید به عنوان الهیات بالمعنی الاخص. تاثیر در حیطه نخست عام بوده است و در تمام مباحث کلامی انعکاس داشته است. اما در دو حیطه دیگر تنها می توان از پذیرش جزیی برخی دیدگاههای فلسفی سخن گفت. از جمله، در موضوع امامت، تاثیر فلسفه در موارد متعددی نمود پیدا کرده است به عنوان مثال، تقسیم بندی مباحث امامت در ذیل مطلب ما، مطلب هل، مطلب لم، مطلب کیف و مطلب من.
7) معرفت الله از منظر علامه حلی / معرفة الله من وجهة نظر العلامة الحلی
تالیف حجت الاسلام دکتر علی امیرخانی
در این مقاله آمده است:
علامه حلی به عنوان یک متکلم برجسته امامی در مدرسه کلامی حله که با سنت های کلامی و گرایش های فکری مختلف آشنایی دارد بر آن است که شناخت خداوند متعال نظری و اکتسابی است، نه ضروری و اضطراری؛ از این رو تنها راه نیل به معرفت الله را نظر و استدلال می داند و از سوی دیگر معتقد است نظر و فکر صحیح، حتما به علم و یقین منجر می شود. بر این اساس، او بر وجوب مقدمی نظر و فکری که منجر به معرفت الله بشود، اذعان کرده است. بنابراین علامه حلی نه تنها شناخت عقلی خداوند را ممکن می داند، بلکه بر آن است که شناخت از راه استدلال عقلی تنها راه نیل به معرفت الله است و عقل در کسب معرفت الله بی نیاز از معلم و مستقل است. علامه حلی بسان دیگر متکلمان اسلامی از برهان حدوث برای اثبات خدا بهره برده است و بر خلاف حکما بر حدوث عالم تاکید ورزیده و معتقد است خداوند فاعل مختار است، نه فاعل موجب، به طوری که صرف ذات باری تعالی مستلزم صدور عالم باشد، بلکه بر آن است که خداوند با اختیار خویش عالم را خلق کرده است. علامه حلی از برهان امکان حکما نیز در اثبات خدا بهره گرفته و حتی آن را متقن تر از برهان حدوث متکلمان معرفی نموده است.
8) بررسی فاعلیت و اختیار انسان در مدرسه کلامی حله / الحریة والفاعلیة الإنسانیة فی مدرسة الحلة الکلامیة
تالیف حجت الاسلام دکتر سیدحسن طالقانی
در این مقاله آمده است:
متکلمان امامیه در مدرسه کلامی حله با پیروی از اهلبیت علیهمالسلام به فاعلیت حقیقی انسان و نفی جبر اعتقاد دارند. این متکلمان با استفاده از استدلالهای عقلی و نقلی بر نقش حقیقی انسان در پدید آوردن افعال تأکید کردهاند. در تبیینهای این مدرسه، قدرت و اراده انسان در نظام طولی، معلول اراده و قدرت خداوند تلقی شده و فعل انسانی نتیجه تأثیر قدرت و اراده عبد است که به اراده الهی منتهی میشود
9) تحول در مفهوم قدرت و اراده الهی در مدرسه کلامی حله / تطور مفهومی القدرة والإرادة الإلهیتین فی المدرسة الکلامیة الحلیة
تالیف حجت الاسلام دکنر اکبر اقوام کرباسی
در این مقاله آمده است:
بررسیها نشان میدهد که تعامل علم کلام با فلسفه در مدرسه کلامی حله منجر به تحولات اساسی در فهم مفاهیم قدرت و اراده الهی شده است. این دوره شاهد تأثیرات قابل توجهی از فلسفه بر اندیشههای کلامی امامیه بوده و به طرح دیدگاههای جدید و چالشهای تازهای در این حوزه منجر شده است. متکلمان حله با تعریفهای جدید از قدرت و اراده الهی، تلاش کردهاند تا بین مبانی فلسفی و اصول کلامی هماهنگی ایجاد کنند.
10) تعریف عصمت و منشا آن از منظر علامه حلی / تعریف العصمة وأصلها من وجهة نظر العلامة الحلی
تالیف حجت الاسلام دکتر عبدالحسین کافی
در این مقاله آمده است:
علامه حلی، عصمت را لطفی میداند که خداوند برای مکلف انجام میدهد و مانع ترک طاعت و ارتکاب معصیت میشود، با اینکه مکلف قدرت بر انجام آنها دارد. او همچنین معصوم را دارای ملکه ترک گناهان میداند. علامه در تعریف عصمت بیشتر به عنوان متکلم عمل کرده و بر محور لطف تأکید کرده است. وی در آثار خود علاوه بر لطف، ملکه ترک گناه را نیز از مؤلفههای عصمت قلمداد کرده است.
11) روش شناسی نوآورانه خواجه نصیرالدین طوسی در تبیین مفهوم امامت / منهج خواجه نصیرالدین طوسی الابتکاری فی تبیین مفهوم الإمامة
تالیف حجت الاسلام دکتر مسلم محمدی
در این مقاله آمده است:
تعتبر رسالة الخواجة نصیر فی الإمامة باسم رساله الامه من أهم الرسائل التی قدمها علماء الشیعة فی مجال الإمامة، حیث یشرح فیها مسألة الإمامة الخاصة والعامة بتقسیم وشرح جمیل، ویبین کیف ولماذا الأربعة الأولى یرجع إلى الجانب الامامه العامه و من الإمام یشیر إلى الإمامة الخاصة. وقد ورد تقریر مختصر عن وجهة نظره فی هذا الصدد.
والکلام فی الإمامة، على خمس مسائل، یعبر عن الکل إلا کلمة واحدة؛ والطلاق الکلامات: ما (دلالات الإمام)، هل (ضرورة وجود الإمام الأبدی)، لام (لماذا وما هی فلسفة وجود الإمام)، کیف (صفات ومزایا مقام الإمام). الإمام) وأنا (تحدید شخص الإمام بدلیل الصبر والفرقة)..
المسألة الاولی ما الامام؟ الامام هو الانسان الّذی له الرئاسة العامّة فی الدین و الدنیا بالأصالة فی دار التکلیف.
المسألة الثانیة هل الامام؟ لنا فی إثبات المطلوب فیها مسلکان. المسلک الاول: نصب الامام لطف فی التکالیف الواجبه، الامام الّذی حدّدناه إذا کان منصوبا ممکنا؛ یقرّب المکلّفین إلی القیام بالواجبات و الانتهاء من المقبحات و یبعّدهم عن الاخلال بالواجبات و ارتکاب المقبحات؛ و إذا لم یکن کذلک: کان الأمر بالعکس؛ و هذا الحکم ممّا قد ظهر لکلّ عاقل بالتجربة و صار ضروریا له بحیث لا یمکنه آن یدفعه؛ و کلّ ما یقرّب المکلّفین إلی الطاعات و یبعّدهم عن المعاصی فقد یسمّی لطفاً اصطلاحاً. فظهر من ذلک آن کون الامام منصوبا ممکنا لطف فی التکالیف الواجبة...
المسألة الثالثة لم الامام؟ آن جواز وقوع الاخلال بالواجبات و ارتکاب المقبّحات محوج إلی نصب إمام یمنع المکلفین من ذلک و یزجر المخلین و المرتکبین و یحملهم علی أضدادها، لیصیر المکلّفون مقرّبین إلی الطاعات مبعّدین عن المعاصی. فذلک هو السبب المقتضی وجود الامام و وجوب نصبه علی اللّه تعالی و تمکینه علی الخلق.
المسألة الرابعة کیف الامام؟ الصفات آلتی ینبغی آن یکون الامام علیها ثمانیة... أولاها العصمة،...وثانیتها العلم،...؛ و ثالثتها الشجاعة...؛ و رابعتها کونه أفضل من کل واحد من رعیته، ...؛ و خامستها کونه طاهرا من العیوب المنفّرة خلقا و أصلا و فرعا...؛ و سادستها کونه أقرب الخلق إلی اللّه تعالی و أکثر استحقاقا للثواب، ...و سابعتها اختصاصه بآیات و معجزات تدلّ علی إمامته، ...و ثامنتها کونه إماما فی جمیع دار التکلیف بانفراده فی زمانه. ...
المسألة الخامسة من الامام؟ إذا ثبت آن زمان التکلیف لا یخلو من وجود إمام معصوم مکن او لم یمکن، وجب آن یکون کلّ ما قاله او فعله أهل زمان بأسرهم متفقین علیه صدقا و حقّا، لدخول المعصوم فیه قطعاً و امتناع وقوع الکذب و الباطل منه. ... ثمّ اختلفوا فی تعیین الامام، فذهب الفرقة الأخیرة القائلة بوجوب النصب علی اللّه، آن الأئمة اثنی عشر یقیناً من اهلبیت النبی ص، و ذهب الباقون إلی غیرهم، کلّ فریق إلی فرقة؛ و قد عرفت آن الحقّ لا یخرج عن الجمیع. فلمّا کان القائلون بعدم وجوب نصب الامام مبطلین، ظهر صحة ما ذهب إلیه الاثنی عشریون.
12) اندیشه کلامی امامیه در مورد اعجاز قرآن در مدارس بغداد و حله، با تمرکز بر دیدگاههای سید مرتضی و علامه حلی / الفکر الکلامی الإمامی لإعجاز القرآن فی مدرسة بغداد والحلة ترکیزا علی آراء السید مرتضی و العلامة الحلی
تالیف حجت الاسلام دکتر سیدعلی حسینی زاده
در این مقاله آمده است:
قرآن به عنوان معجزه جاوید پیامبر اسلام همواره یکی از مهمترین منابع معرفت مسلمانان بوده است. چیستی و چگونگی اعجاز قرآن یکی از مباحث مهم است که متکلمان دلایل متفاوتی را برای اعجاز قرآن مطرح کردهاند. ابراهیم نظام، متکلم معتزلی، نظریه صرفه را مطرح کرد که بر مبنای آن اعجاز قرآن در بلاغت آن نیست بلکه از این جهت است که هرگاه معاندی بخواهد سورهای مشابه آن بیاورد، خداوند او را از اینکار منصرف میکند. جاحظ، ادیب عرب و متکلم معتزلی نظریه نظم قرآن را مطرح کرد که بیان میدارد خود قرآن کلامی اعجازآمیز و دارای بلاغت خاصی است. در این میان متکلمان امامی نیز دیدگاه های متفاوتی در این مسئله بیان کرده اند. از آنجا که علامه حلی به عنوان بزرگ متکلم مدرسه کلامی حله به عنوان ماندگارترین شخصیت کلام امامی به شمار می رود که آراء وی قرن ها در کلام امامی تاثیرگزار بوده است و از سوی دیگر سید مرتضی به عنوان متکلم بنام مدرسه بغداد، به گونه ای مشروح به این بحث پرداخته و اندیشه وی در مدارس بعدی امامیه تاثیر گزار بوده است، ما در این مقاله اعجاز قرآن را از منظر این دو متکلم امامی بررسی میکنیم
