85 درصد روایات باب طب سند ندارند
من با عنوان طب اسلامی مخالف هستم. یعنی بنده نمیپذیرم که هدف دین و شریعت در درانداختن نظامی بهعنوان نظام پزشکی باشد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، به نقل خبرگزاری رضوی، حجت الاسلام سیدمحمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث در مورد طب سنتی و یا طب اسلامی اینچنین اظهار داشت: من با عنوان طب اسلامی مخالف هستم. یعنی بنده نمیپذیرم که هدف دین و شریعت در درانداختن نظامی بهعنوان نظام پزشکی باشد. نظام سلامت و پزشکی هدف شریعت اسلام نبوده است اگر هدف دین این باشد که نظام سلامت و پزشکی هم طراحی کند، پس باید در مورد تشخیص بیماریها، علل امراض و... دستورالعمل کامل داشته باشد که بیماری را چگونه میتوان شناخت و درمان کرد (و حال اینکه در مرویات ما چنین چیزی نیست). اما مرحوم علامه طباطبایی عقیده دارند که وظیفه دین هدایت است. پس مبنای ما این است که دین متکفل هدایت است و لا غیر.
بین سنت و حدیث، تفاوت وجود دارد سنت یعنی « ما صدر عن المعصوم علیهالسلام» و حدیث یعنی «گزارش سنت». تفاوت حجیت در سنت و حدیث این است که سنت چون واسطه نقل ندارد و در مقام مشافهه است، حجت است اما حدیث چون واسطه در نقل دارد، حجت بودنش به وثوق مخبرین است.
درمجموع در شیعه حدود ۴۰۰ کتاب حدیثه داریم که از اعتبار یکسان برخوردار نیستند. اگر کسی بخواهد وارد حوزه منابع حدیثی شیعه شود باید واقعاً منابع و مصادر حدیثی شیعه را بشناسد. بنابراین اگر کسی بگوید من علاقه به طب اسلامی دارم و مثلاً کتاب طب الائمه ابن بسطام را دیدم و ازآنجا حدیث نقل کنم یا مثلاً در کتاب کافی فلان روایت طبی هست و ازآنجا روایت نقل کنم، این دو کتاب خیلی باهم تفاوت دارند و اصلاً نمیشود با همه منابع حدیثی با یک حد اعتبار نگاه کرد.
عدهای آمدند نزد امام علی علیهالسلام و گفتند که چرا شما محاسنتان را خضاب نمیکنید درحالیکه پیامبر صلیالله علیه و آله فرمودند: «همه محاسن خود را خضاب کنند». امام علی علیهالسلام فرمودند: پیامبر ص در دو جا فرمودند محاسن را خضاب کنید، یکی درزمانی بود که آمدند مدینه و چون محاسن بلند و سفید نماد یهودیها بود فرمودند همه محاسن را خضاب کنند تا شباهت به یهودیهای نداشته باشید. مرتبه دوم در جنگ بدر بود که حضرت فرمود برای رعب دشمن که سپاه اسلام سپاه جوان به نظر بیاید همه محاسن را رنگ کنند. درواقع امام علی علیهالسلام با این حدیث میفرمایند که این روایت قضایای خارجیه و شخصیه است نه حقیقیه. یعنی مختص آن دو مورد بوده است و استحباب عمومی ندارد.
ما در موسسه دارالحدیث یک مجموعهای گرداوری کردیم که روایات صحیح و غیر صحیح را جمعآوری کردیم. حدوداً ۶ هزار روایت غیرتکراری در حوزه طب داریم. البته فارغ از مستند بودن و یا نبودن و یا درست و غلط بودن این روایات. یعنی ۶ هزار روایت طبی بهصورت کلی در حوزه طب موجود است. از این ۶ هزار روایت طبی حدود ۱۵ درصدش سنددارد. یعنی کمتر از هزار روایت است که سنددارد بازهم فارغ از سند معتبر و غیر معتبر. بلکه بهصورت عمومی کمتر از هزار روایت طبیِ سنددار داریم. پس نزدیک به ۸۵ درصد روایات باب طب اساساً سند ندارد. خب از این تعداد کمتر از هزار روایت حدود ۵ درصد، سند صحیح دارند. یعنی از کل روایات پزشکی کمتر از ۵ درصد آن سند معتبر دارد و معمولاً این احادیث هم در کتاب کافی است. این ۵ درصد هم عموماً در مورد خواص خوراکیهای هستند یعنی نه در تشخیص بیماری فایدهای دارد و نه در درمان فایدهای دارد.
اگر بخواهیم سند محور بحث کنیم به این تعداد روایت بیشتر نمیرسد. البته ما راههایی غیر از سند هم برای اعتبار سنجی روایات طبی داریم. در مورد گستره روایات پزشکی ما روایات متنوع در مورد درمان امراض بسیار کم داریم و اتفاقاً درمجموع روایات، اندکترین روایات در مورد درمان است و بیشتر روایات در باب خواص خوراکیها و یا دستورات عمومی سلامتی و پیشگیری از درمان است.
یعنی در روایات ما از ۶ هزار روایتی که موجود است اگر بخواهیم روایات معتبری که مربوط به بحث درمان امراض است را جدا کنیم کمتر از یک درصد است یعنی کمتر از ۶۰ روایت در حوزه درمان داریم. حالا مشاهده میکنید که چرا بنده میگویم ما طب اسلامی نداریم! چون وظیفهی دین این نیست که بیاید درمان جسم مردم را به عهده بگیرد.
