««« مطالعه کتاب »»»
|
نام منبع : |
تفسیر موضوعی روایی چیستی ، مبانی و روش |
|
پدید آورنده : |
مهدی کمانی |
|
سایر پدیدآورندگان : |
|
|
تعداد جلد : |
1 |
|
ناشر : |
دارالحدیث |
|
محل نشر : |
قم |
|
تاریخ انتشار : |
1397 |
|
نوبت چاپ : |
اول |
تفسیر موضوعی روایی:
چیستی، مبانی و روش
در عصر حاضر، تفسیر موضوعی با پسوندهای برون قرآنی، درون قرآنی، بین رشته ای، تطبیقی و... مطرح می شود و گونه های دیگری نیز کم کم در صف رونمایی قرار می گیرند. یکی از گونه های تفسیر موضوعی، «تفسیر موضوعیِ روایی» است که حاصل پیوند تفسیر موضوعی و روایات است.
شاید از ارتباط «تفسیر موضوعی» و «روایات» بتوان تصویرهای متعددی ارائه نمود و تلقی های مختلفی را توضیح داد؛ به عنوان نمونه، می توان به این چند تصویر اشاره کرد:
۱. تفسیر رواییِ یکی از موضوعات قرآنی؛ مثلاً موضوعی چون «غنا» انتخاب گردد، آیات آن استخراج شده و سپس با استفاده از روایات تفسیری به تفسیر آیات موضوع پرداخته شود.
۲. گردآوری روایاتی که به نوعی تفسیر موضوعی انجام داده اند که می توان آن مجموعه را تلاش های روایی در زمینۀ تفسیر موضوعی دانست.
۳. بررسی موضوعی مشخص در قرآن و سپس مطالعه آن موضوع در روایات و سپس گزارش تلفیقی نتایج این دو مطالعه؛ به عنوان نمونه، موضوع «ایمان»، در آیات و روایات بررسی گردد و نتایج به شکل تلفیقی در ساختاری منطقی ارائه گردد.
۴. بررسی موضوعات مختلف در روایات تفسیری؛ به عنوان نمونه، «بررسی نهاد خانواده در روایات تفسیری» یا «بررسی تأویل در روایات تفسیری» یا «بررسی تفسیر در روایات تفسیری».
۵. بررسی روایات تفسیری متعلق به موضوعات عام در قرآن؛ به عنوان نمونه، بررسی روایات تفسیری آیات اجتماعی یا آیات سیاسی که یکی از نتایج چنین پژوهش هایی روش شناسی معیار در تعامل با آیات اجتماعی یا سیاسی است.
تمامی این تلقی ها و احتمالات، تلاش های مبارکی برای ایجاد پیوند میان تفسیر موضوعی و روایات بوده و هر یک دریچه ای برای انجام پژوهش های سودمند است.
در کنار این تصویرهای ترسیمی، این کتاب نگاهی دیگر به ارتباط میان تفسیر موضوعی از یک طرف و روایات از طرفی دیگر افکنده است. این نگاه، برگرفته از باوری است که می گوید عمدۀ روایات معارفی ریشه در آیات قرآن دارند و بنا بر همین باور، سازوکار اصلی آن مبتنی بر «تفسیر معکوس روایات» است.
این کتاب، تفسیر موضوعیِ روایی با چنین قرائتی را در اصطلاح، «تمر» (مخفف «تفسیر موضوعی روایی») می نامد تا با تسمیۀ گونه های دیگر به تفسیر موضوعی روایی، خلط نگردد.
به اختصار، می توان گفت روایات در تفسیر موضوعی سه کارکرد مهم دارند که نویسنده بر هر سه کارکرد تأکید کرده است:
۱. ارائه فهم معصوم(ع) از آیات موضوع؛
۲. ارائه ابعاد مختلف موضوع، برای پیگیری آن ها در آیات؛ این امر گاه به کشف آیات جدید می انجامد، گاه دریچه ای جدید از موضوع در قرآن می گشاید و گاه سبب تعمیق فهم آیات موضوع می گردد.
۳. ارائه مبانی راهگشا برای تسهیل و توسعه تفسیر موضوعی.
کارکرد اول و سوم به تمر اختصاص ندارد، بلکه فصل ممیز آن، کارکرد دوم است که سازوکار ویژۀ آن به همراه دیگر مباحث نظری لازم در تفسیر موضوعی و نیز فرآیند انجام تمر در این کتاب، بررسی شده است.
بر اساس سازوکار ویژه ای که برای دخالت روایات در تفسیر موضوعی در این کتاب پیش بینی می شود، می توان ظهور یک تفسیر موضوعی روایی جامع در قلمرو موضوعات درون قرآنی را نوید داد.
گفتنی است چنان که به ذهن می رسد، تفسیر موضوعی با روش تمر، در موضوعات درون قرآنی ملموس تر و نتیجه بخش تر از موضوعات برون قرآنی است و چه بسا برخی تمر را به این نوع موضوعات منحصر بدانند؛ اما این گونه نیست، بلکه رسیدن به نتایج روشن در موضوعات برون قرآنی با استفاده از تمر نیز در دسترس است، اما به کشف ادبیات قرآنی و روایی موضوع مشروط خواهد بود و البته با دشواری ویژه خود مواجه است.