خامه چگونه مىتواند ابعاد دانش او را بنمایاند که او «باب علم و حکمت» و «گنجینه بزرگ دانشِ» پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و همه انبیاى الهى بوده است؟ و قلم، چه سان مىتواند گستره علمى على( را رقم زند که تمام دانشهاىِ قرآنى، دینى، بلایا و منایا (حادثهها و مرگها) را در نوردیده بود و گذشتهها و آیندهها برایش چونان آنچه در پیش دید است، روشن و آشکار بود؟
بنا بر این، برای این سؤال که: «گستره دانش علی علیه السلام تا کجاست؟»، نمیتوان پاسخی یافت و آن را از روزنه نگاشتهها و دفترها نمودار ساخت و ابعاد آن را نمایاند. دانش گسترده علی علیه السلام چنان بود که چون اندکى از آن نموده مىشد، دیدهها خیره مىگشتند و خِرَدها حیران مىماندند و رعشه بر اندامها مىافتاد. به این کلام مولا( بنگرید:
۰.اِندَمَجتُ عَلىٰ مَکنُونِ عِلمٍ لَو بُحتُ بِهِ لاَضطَرَبتُمُ اضطِرابَ الأرشِیَةِ فِی الطَّوِىِّ البَعیدَةِ.۱
۰.من در اسرارى سر به مُهر، فشرده شدهام که اگر از آنها سخن بگویم، چون ریسمان در دلِ چاهى ژرف، به لرزه خواهید افتاد.
چگونه مىتوان ابعاد دانشى را ترسیم کرد که آنچه اندکى از آن به اقتضاى حال، و نه واقع، در چهارده قرن پیش در باره پیدایش جهان آفرینش، آفرینش فرشتگان و آسمان و زمین و انسان و حیوان، جامعهشناسى، روانشناسى، تاریخ، ادبیّات، فیزیک، ریاضیّات، زمینشناسى، سیاست و... رُخ نموده، براى دانشیان امروز، با همه پیشرفت و تکامل علوم، تازگى دارد؟
آیا مىتوان تمام زوایاى دانش کسى را شناخت و شناساند که بلند قامت و استوار ایستاد و صلاى «سَلونی قبلَ أن تَفقِدونی» را سر داد و هرگز و در برابر هیچ پرسشى فرو نمانْد و این مدّعا در تاریخِ پیش و پس از او جز خود او مصداقى نیافت؟!
گستره دانش او در هالهاى از ابهام مانده و خواهد ماند؛ چرا که پیامبر خدا( خطاب