سَرور شما امیر مؤمنان فرموده است: (قُلْ کَفى بِاللهِ شَهیداً بَینی وَ بَینَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ؛ بگو: خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است، کافیاند که میان من و شما گواه باشند)۱ و فرمود: (وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ؛ هیچ تَر و خشکى نیست، مگر این که در کتاب روشنى [ثبت] است).۲
۰.و فرمود: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ؛ هر چیزى را در کارنامهاى روشن برشمردیم) ۳.۴
اگر این آیات را در کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که «کتاب»، همان «کتاب مبین» است و «امام مبین» شخصی است که دانش کتاب مبین نزد اوست. در ادامه روایت یاد شده، امام صادق علیه السلام میفرماید:
۰.وَ عِلْمُ هٰذَا الکِتابِ عِندَهُ.۵
۰.دانش این کتاب، نزد امیر مؤمنان است.
در گزارشی دیگر از عبد اللّٰه بن بکیر آمده که او میگوید:
۰.کُنتُ عِندَهُ فَذَکَروا سُلیمانَ وما اُعطِیَ مِنَ العِلمِ وما اُوتِیَ مِنَ المُلکِ، فَقالَ لی: وما اُعطِیَ سُلَیمانُ بنُ داوودَ؟ إنَّما کانَ عِندَهُ حَرفٌ واحدٌ مِنَ الاِسمِ الأَعظَمِ، وصاحِبُکُمُ الَّذی قالَ اللّهُ: (قُل کَفَیٰ بِاللهِِ شَهیدَاً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ) وکانَ وَاللّهِ عِندَ عَلِیٍّ عِلمُ الکِتابِ.۶
۰.نزد امام صادق علیه السلام بودم. عدّهای داستان سلیمان و دانش و حکومتی را که به او داده شده بود، مطرح کردند. امام به من فرمود: «به سلیمان چه چیزی داده شده بود؟» و سپس خود به این سؤال، پاسخ داد و فرمود: «نزد وی، تنها یک حرف از اسم اعظم بود؛ [ولی] مولای شما کسی است که خداوند [در باره او]