بطلان عقیده کافران و مشرکان پرداخته، پیامبرش را از سلاح استدلال و برهان بهرهمند مىسازد. از جمله لجاجتهاى مخالفان، نپذیرفتن قرآن به عنوان معجزه پیامبر( بود و این دستاویزى شد تا اصل رسالت آن پیامبر الهى را نیز انکار کنند. پیامبر خدا( در پاسخ این شبهات، به آیات این سوره، بویژه آیه آخر آن استناد نمود. خداوند بلندمرتبه به عنوان آخرین سخن در این سوره مىفرماید:
(قُلْ کفَى بِاللهِ شَهِیدَا بَینِى وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکتَابِ.
۰.بگو: خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است، کافیاند که میان من و شما گواه باشند).
در این آیه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان یافته که به کافران بگوید: من دو شاهد که میان من و شما شهادت بدهند، ارائه مىکنم: شاهد نخست، خداوند است و شاهد دیگر، کسى که «علم الکتاب (دانش کتاب)» نزد اوست. این دو گواه، بر رسالت و پیامبرى من شهادت مىدهند و براى کسانى که حقیقتاً به دنبال دلیل هستند، کفایت مىکنند.
با این بیان، میزان اهمّیت شهادت «کسی که دانش کتاب نزد اوست»، آشکار مىشود.
معنای گواهی خدا
گواهی دادن خداوند متعال به صدق پیامبران، به چهار طریق قابل تصوّر است:
۱. وحى و الهام
خداوند متعال مىتواند پیامبر بودن یک نفر را براى مردم اعلام کند و به واسطه وحى و الهام، بر نبوّت او گواهى دهد؛ امّا این طریق، زمانى میسّر است که استعداد دریافت وحى و الهام در مردم فراهم باشد.
به عبارت دیگر، اشکال از طرف فرستنده نیست؛ بلکه از جانب گیرنده است؛ زیرا هر گاه گیرندگان (مردم) توانایى دریافت کلام خدا را داشته باشند، این امکان خواهد بود که خداوند متعال، حقّانیت نبوّت پیامبرش را مستقیماً به آنان ابلاغ کند.
از قرآن کریم استفاده مىشود که خداوند متعال، این روش را در باره نبوّت بعضى