است که زندگى دنیا را مىخواهد؟».
بر اساس این تفسیر، بیّنه و دلیل روشن پیامبر صلی الله علیه و آله، قرآن مجید۱ یا بصیرت الهی۲ است و شاهد و گواه صدق نبوّتش، مؤمنی آگاه به حقیقت قرآن از جنس اوست۳ و پیش از او تورات به صدق او گواهی میدهد.
مراد از «یتلوه» این است که آن شاهد، صاحب بیّنه را در تصدیق، پیروی میکند۴ و به بیان ساده، یعنی: او را تصدیق میکند.
بنا بر این، حقّانیت دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله از این راهها اثبات مىشود:
الف. قرآن، که دلیل روشنى در دست اوست،
ب. شاهدی از پیش، که همان کتابهای آسمانیاند.
ج. شاهدی از پس، که عالِم به قرآن و از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است.۵
شأن نزول
روایات فراوانى از فریقین در شأن نزول آیه وارد شده که نشان مىدهند مراد از «شاهد» در آیه، امام على علیه السلام است. در این جا به ذکر چند روایت، بسنده مىکنیم:
۱. از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود:
۰.(أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَبِّهِ) أنا، و (يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ) عَلِىٌّ.۶
1.. التبیان فی تفسیر القرآن: ج۵ ص۴۶۰.
2.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۰ ص۱۸۳.
3.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۰ ص۱۸۵.
4.. ر.ک: مجمع البیان: ج۵ ص۲۲۷، تفسیر الآلوسی: ج۶ ص۲۲۹.
5.. گفتنی است که مراد از شاهد و شهادت، اداى شهادت است، نه شاهد بر چیزى شدن؛ زیرا این جا جاى تثبیت حقّانیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و این مطلب، با شهادت به معناى ادا کردن مناسبت دارد، نه با شهادت به معناى شاهد چیزى شدن. بنا بر این، «یتلوه» از «تلو (تبعیت)» است، نه «تلاوت» و مرجع ضمیر «ه» در «یتلوه»، یا «مَن» است و یا «بیّنه»، بدین اعتبار که بیّنه به معناى نور و دلیل است و بازگشت هر دو وجه، یک چیز است؛ زیرا شاهدى که به دنبال شخصى مىرود که بیّنه دارد، هم از او پیروى کرده است و هم از بیّنهاش. ضمیر «منه» نیز به «مَن» بر مىگردد، نه به «ربّه» و نه به «بیّنه». (المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۰ ص۱۸۴ ـ ۱۸۵)
6.. الدرّ المنثور: ج۳ ص۳۲۴، کنز العمّال: ج۲ ص۴۳۹.