شخص معصوم، موجب عصمت او شده است. در این جا باز این پرسش پیش مىآید که: چرا خداوند، این عنایت را به دیگران نکرد تا آنها هم داراى مقام عصمت باشند؟
نظریّه سوم: موهبت الهى
سومین نظریّه در باره عصمت ـ که ضمن نظریّه دوم هم آمد ـ، آن است که عصمت، موهبتى الهى است که خداوند حکیم، آن را با توفیق و لطف و عنایت خویش، به شخص شایسته میدهد و در نتیجه، وی دارای مقام عصمت میگردد. این نظریّه، عقیده دانشمندان بزرگى همچون شیخ مفید، سیّد مرتضى و کلّیه کسانى است که حقیقت عصمت را به «توفیق و لطف خدا» تفسیر مىکنند.
در توجیه این که چرا خداوند متعال، این توفیق را در اختیار افراد معدودى قرار مىدهد، علّامه حلّى در کتاب کشف المراد مىفرماید:
۱.شخص معصوم از نظر جسمانى و روانى، داراى امتیازات خاصّى است که موجب مىشود در او ملکه اجتناب از گناه به وجود آید.
۲.براى شخص معصوم، آگاهى به مفاسد گناهان و ارزش اطاعت از خداى متعال، حاصل مىشود.
۳.علوم مذکور با تکرار وحى و یا الهام، تأیید مىگردد و در نتیجه، مفاسد گناهان، محسوس و وجدانى مىشود.
۴.شخص معصوم، نه تنها بر واجبات، بلکه بر ترک امورى که مستحب و راجح است، مؤاخذه مىشود، به طورى که حس مىکند به هیچ وجه اهمال در مورد او وجود ندارد؛ بلکه در کارهاى غیر واجب نیز شدیداً مورد مؤاخذه واقع مىشود.
۰.هنگامى که امور مذکور در شخصى جمع شد، او داراى مقام عصمت مىگردد.۱
با در نظر گرفتن مطالب گذشته، روشن مىشود که در دو نظریّه سابق، بویژه نظریّه