49
کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام

روحى معصومان، موجب پیدایش ملکه عصمت گشته است:

۰.پیامبران از نظر روحى و معنوى، از نیروى ایمان فوق العاده و علم و دانش سرشار بهره‏مند بودند و بیش از هر چیز، این دو عامل روحى بود که عوامل گناه و انحراف را در وجود آنها محکوم نموده بود.... در این جا این سؤال باقى مى‏ماند که: این حالات روحى که سرچشمه معصوم بودن است، از کجا و چگونه در وجود پیامبران پیدا مى‏شد؟ پیدایش این کمالات، معلول چند عامل عمده و اساسى بوده است:

۱.وراثت. خاندان‌هایى که پیامبران در آن متولّد مى‏شدند، عموماً خاندان‌هاى پاک و اصیلى بودند که با گذشت زمان، کمالات و فضائل روحى برجسته‏اى در آنها جمع گردیده و نسل به نسل به حکم وراثت، در این خاندان‌ها جریان داشته است.

۲.انتقال فضائل و کمالات روحى از راه تربیت.

۳.یک رشته علل ناشناخته. علم روان‏شناسى و زیست‏شناسى در تحقیق علل شخصیت روحى افراد، غیر از وراثت و تربیت، به یک سلسله علل ناشناخته معتقد شده است که این علل، گاهى تأثیر خاصّى در ذرّات نطفه تشکیل دهنده افراد (ژن‌ها) مى‏گذارد و موجب بسیارى از حالات و نیروهاى فوق العاده روحى در آنها مى‏گردد....

۴.موهبت مخصوص الهى

۰.به این ترتیب با دست به دست دادن عوامل متعدّد، شخص معصوم، از آلودگى گناه و انحراف، مصون مى‏ماند.۱

به نظر مى‏رسد که این نظریّه نیز براى کشف ریشه عصمت، ناتمام است؛ زیرا عامل اوّل و دوم در مورد پیامبرانى مانند آدم علیه السلام، وجود ندارد و عامل سوم نیز قابل اثبات نیست. بعلاوه، استناد «عصمت» به جهش در «ژن‌ها»، خالى از اشکال، بلکه شگفتى نیست. بنا بر این، فقط عامل چهارم مى‏ماند و نتیجه این مى‏شود که عنایت خاصّ خدا به

1.. پرسش‏ها و پاسخ‏هاى مذهبى: ج۱ ص۱۶۵ ـ ۱۷۰.


کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
48

مى‏پذیرد، نه علم. به عبارت دیگر، علم، مفاسد گناه و آلودگى را کشف مى‏کند و انسان با وجود میل شدیدى که بر حسب غرایز به انجام محرّمات دارد، گاه داراى اراده نیرومندى است که مانع از انجام گناه مى‏گردد و گاه در نتیجه ضعف اراده، تسلیم تمایلات سرکش مى‏شود و با توجّه کامل به پیامدهاى خطرناک گناه، مرتکب آن مى‏شود. به سخن روشن‏تر، علم، چراغ است و تمایلات سرکش، راهزن و اراده، نگهبان. به هر اندازه‏اى که این نگهبان قوى باشد، مى‏تواند با استمداد از پرتو نور علم، از تجاوز تمایلات و هوس‌ها پیشگیرى کند و تنها وجود چراغ و تجسّم مفاسد، براى پیشگیرى قطعى از آلودگى کافى نیست.

۲. اگر فلسفه عصمت، علم به مفاسد باشد، جاى این پرسش همچنان باقى است که «این علم خاص که آن قدر نیرومند است که صدور گناه را از شخص معصوم به صورت یک محال عادى در مى‏آورد، از کجا براى معصوم پیدا شده است؟»؛ زیرا تا منشأ این علم پیدا نشود، راز عصمت گشوده نمى‏شود.

اگر پاسخ داده شود که: «شخص معصوم با طىّ مراحلی به این علم مى‏رسد»، باید براى به دست آوردن فلسفه عصمت، به بررسى آن مقدّمات پرداخت، و اگر گفته شود که: «این علم، موهبتى الهى است»، نتیجه‏اش این مى‏شود که عصمت، فضیلتى اختیارى نیست؛ زیرا هر کس این علم را داشته باشد، معصوم مى‏شود، وگر نه خیر. پس به این باز مى‏گردد که خداوند، افراد خاصّى را با ملکه عصمت و گروهى را بدون آن، آفریده است(!)

علاوه بر این، همان طور که نویسنده مزبور نیز یادآور شده، این توجیه تنها در مورد عصمت از گناه است. بنا بر این، فلسفه و راز مصونیت انبیا و امامان از اشتباه، حل نشده باقى مى‏ماند.

نظریّه دوم: عوامل چهارگانه

نظریّه دیگرى که در زمینه فلسفه عصمت داده شده، این است که کمالات معنوى و

  • نام منبع :
    کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ با همکاری مهدی کمانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31253
صفحه از 593
پرینت  ارسال به