نفی کرده است. بنا بر این با سیاق آیه و تفسیری که از آن ارائه شد، منافات دارد.
پاسخ، این است که این روایت، در مقابل نظریه کسانی است که جمله «اهل ذکر» را از مفهوم واقعی آن، جدا کرده و به علمای یهود و نصارا اختصاص دادهاند و شمول آن را نسبت به اهل بیت علیهم السلام انکار مینمایند.
با عنایت به آنچه در تفسیر آیه بیان شد، این نظریه قابل قبول نیست؛ بلکه در واقع، تحریف معنوی آیه یاد شده است؛ زیرا در این صورت ـ همان طور که در روایت یاد شده آمده ـ اگر مسلمانان موظّف باشند در همه مسائل از یهود و نصارا تبعیت کنند، پیروی از اسلام، بیمعنا میشود.
بنا بر این، روایت یاد شده نمیخواهد مورد آیه، یعنی رجوع مشرکان به اهل کتاب را در مورد جنس پیامبران، نفی کند؛ بلکه در مقام ردّ نظریه رجوع مسلمانان به اهل کتاب و انکار رجوع به اهل بیت علیهم السلام است.
۲. اگر مراد از «اهل الذکر»، اهل بیت پیامبر علیهم السلام باشد، وقتی مشرکان، رسالت پیامبر را نمیپذیرند، چگونه سخنان اهل بیتِ او را میپذیرند؟
پاسخ این سؤال نیز با در نظر گرفتن مطالب گذشته، روشن میشود؛ زیرا همان طور که بیان شد، نخستین مصداق آن، همان عالمان یهود و نصارا هستند؛ امّا این به معنای حصر آیه در آنها نیست. آیه، از میان نمیرود، بلکه میمانَد و میپاید و در طول زمان بر مصداقهای دیگری انطباق مییابد. سرآمدِ «اهل ذکر»، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است و پس از ایشان نیز باید مصداق داشته باشد و این روایات، مصداقهای نوپدید آن را معرّفی میکنند. تفسیر «اهل الذکر» به اهل بیت علیهم السلام، برگرفته از مفهوم رها گشته از قیودِ زمانی و مکانی و ناظر به پیام اصلی آیه است.
پیامها
۱. مرجعیّت علمی اهل بیت علیهم السلام
نخستین پیام آیه، مرجعیّت علمی اهل بیت علیهم السلام با عنوان سرآمدان علمای امّت است و اگر