راستگویان است).۱ در این دو آیه، بحث از راستگویى یا دروغگویى زبانى، آن هم در یک رویداد است، نه آن که «صادقین» به معنای مطلق، نشانگرِ معصومان علیهم السلام باشد.
گفتنی است فرمان اقتدا به «صادقین» در این آیه نورانی، بدون هیچ قید و شرطی آمده است. همچنین واژه «الصادقین»نیز مطلق و بدون قید است. بنا بر این، در مییابیم که تبعیت از «صادقین»، همیشگی و همهجانبه است، یعنى همیشه در تمام مسائل عقیدتى، سیاسى، اخلاقى، اجتماعى و... پیروِ آنان باشید.
بنا بر این، مفهوم «صادقین» در این آیه، بسیار ژرف و والاتر و فراگیرتر از صدق و کذب زبانى است. به عبارتى اوّلاً «صدق» در عرصههاى گفتار، کردار، اخلاق، عقاید و... را فرا مىگیرد و ثانیاً همین موارد نیز مراتبى دارد که اهل بیت علیهم السلام در اوج آن قرار دارند؛ چرا که پیشوای اهل ایمان و تقوا معرّفی شدهاند.
خداوند در سوره حجرات، ایمان راسخ و کامل را از معیارهاى ورود به حوزه صادقین مىداند و مىفرماید:
۰.([برخى از] بادیهنشینان و اعراب گفتند: «ایمان آوردیم». بگو: «ایمان نیاوردهاید، لیکن بگویید: اسلام آوردیم، و هنوز ایمان در دلهاى شما داخل نشده است...». فقط مؤمنان، کسانىاند که به خدا و پیامبر او ایمان آوردهاند و دیگر شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا، جهاد کردهاند).
سپس میفرماید:
(أُوْلٰئِک هُمُ الصَّادِقُونَ؛
ایناناند که راستگویاناند).۲
در سوره حشر در بحث فَیء مىفرماید:
۰.(و براى فقراى مهاجرین است؛ کسانى که از خانه و کاشانه (مکّه) و اموال خود، بیرون رانده شدهاند، در حالى که فضل الهى و رضوان او را مىطلبند و