(یعنى على علیه السلام) را به جانشینى خود نصب کردى و گفتى: «مَن کُنتُ مولاه فعلىٌّ مولاه». آیا این سخنِ خود توست یا سخن خدا؟
۰.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: سوگند به خدایى که معبودى جز او نیست، این سخن خداست».
۰.نعمان، روى برگرداند، در حالى که مىگفت: «اللّٰهُمَّ إنْ کانَ هٰذا هُوَ الحَقَّ مِن عندِکَ فَأمْطِر عَلَینا حِجارةً مِنَ السَّماءِ؛ خداوندا! اگر این سخن، حق و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران». در همین هنگام، سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. همین بود که آیه (سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * للْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ * منَ ٱللهَِ ذِى ٱلْمَعَارِجِ؛ تقاضاکنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد! این عذاب، ویژه کافران است و هیچ کس نمىتواند آن را دفع کند. از سوى خداوند ذى المعارج است) نازل شد.۱
تفسیر
در معناى آیه، دو تفسیر کلّی گفته شده است:
الف ـ مراد از «سأل»، درخواست کردن است. لذا آیه میفرماید: (تقاضا کنندهاى، تقاضاى عذابى کرد). در این که این تقاضا کننده، چه کسى بوده، دو احتمال وجود دارد:
۱. این شخص، همان گونه که در سبب نزول گفته شد، « حرث بن نعمان» یا «نعمان بن حارث» بود که به هنگام نصب على علیه السلام به خلافت و ولایت در غدیر خم و پخش شدن خبر، بسیار خشمگین شد و سرانجام با عذاب الهى به هلاکت رسید.
۲. این طلبکننده، پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است که تقاضاى عذاب براى کافران را کرد و عذاب نیز نازل شد.
ب ـ مراد از «سأل»، پرسیدن و سؤال کردن است. در این صورت، یکی از کفّار از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: این عذابى که تو مىگویى، بر چه کسى واقع مىشود؟ و آیه پاسخ