اسلامى ایران را سالیان متمادی در برابر هجوم همهجانبه کشورهاى ستمگر، محافظت کرد و عزّت بخشید و یا در نقطهاى دیگر، جمعیت کمتعداد، امّا پُرارزشى همچون حزب الله لبنان، قدرت تا بُنِ دندان مسلّح صهیونیسم را سالیان درازى زمینگیر ساخت و ذلّت عقبنشینى و شکست را به آنان چشاند.
۲. کامل نبودن دین بدون رهبرى الهى
پس از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله در دوران نزول وحى، بارها به وصایت و منزلت على علیه السلام در نزد خویش، اشاره و تصریح داشت، در روز غدیر خم در برابر جمعیّت انبوه مسلمانان، جانشینى وى را رسماً اعلام کرد. با اعلام رسمى و علنى امامت و ولایت على علیه السلام، به تصریح قرآن مجید، دین اسلام، کامل شد. اگر مسلمانان و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله به این اراده الهى تمکین مىکردند و شرط اکمال دین، یعنى ولایت را مىپذیرفتند، دوران طلایى تمدّن اسلام، رو به افول نمىگذاشت و حقیقتاً دین اسلام، در سلامت مىماند و روز به روز بر عظمت و اعتلاى آن افزوده مىشد؛ ولى افسوس و هزاران حیف که کار امّت اسلامى به جایى رسید که کسانى همچون معاویه و یزید و مروان و ولید بر مسند پیامبر صلی الله علیه و آله تکیه زدند و خود را خلیفه پیامبر خدا و رهبر جهان اسلام خواندند و در این جایگاه مقدّس، از هیچ ستم و تباهىای فروگذار نکردند.
سلمان فارسى ـ رضوان الله علیه ـ صحابى بزرگ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پس از جریان سقیفه و انتخاب ابو بکر به خلافت، بیانى دارد که شاهدى بر مدّعاى ماست. بلاذُرى در أنساب الأشراف، از ابو عَمرو جونى نقل کرده است:
۰.چون با ابو بکر بیعت شد، سلمان فارسى گفت: «کردید و نکردید! اگر با على علیه السلام بیعت مىکردند، نعمت از آسمان و زمین، آنان را فرا مىگرفت».۱
همچنین ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغة آورده است:
۰.سلمان و زبیر و انصار، دوست داشتند که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله با على علیه السلامبیعت کنند