365
کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام

موسم، آن را اقامه کند؛ ولی ما نمی‌دانستیم چه بگوییم.۱

اکنون باید بررسى کرد که این روایات با روایات مورد قبول اهل سنّت که همین مضمون را دارند، چه ارتباطى دارند؟ و همچنین با دیگر روایات شیعه که نزول «آیه اکمال» را در روز غدیر معرّفى کرده‏اند، چگونه جمع مى‏شوند؟

پاسخ پرسش اوّل، از توجّه به متن دو دسته از احادیث، روشن مى‏شود که نشان مى‏دهد دو روایت مورد بحث از شیعه، در نزول «آیه اکمال» در روز عرفه با احادیث اهل سنّت، توافق دارند و یکدیگر را تأیید مى‏کنند. امّا در بیان سبب نزول واقعى آن با یکدیگر، متفاوت‏اند. اهل سنّت بر اساس احادیث خود تشریع حج و اتمام نزول احکام اسلامى را سبب اکمال دین مى‏پندارند و احادیث شیعه، نصب امیر مؤمنان على علیه السلام به امامت را موجب اکمال دین مى‏داند.

در پاسخ به پرسش دوم، باید گفت: اگر چه در مقایسه دو دسته از احادیث شیعه که نزول «آیه اکمال» را در روز غدیر و روز عرفه بیان کرده‏اند، در ظاهر آنها تعارضى دیده مى‏شود؛ امّا به نظر مى‏رسد به مقتضاى دقّت و تأمّل، این دو دسته از احادیث، نه تنها با هم تعارض اساسى ندارند، بلکه به عکس، در اساس، مؤیّد و مکمّل یکدیگرند. توضیحْ این که ـ همان طور که علّامه طباطبایى آورده است ـ تدبّر در دو آیه: (اى پیامبر! آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر چنین نکنى، رسالتش را نگزارده‏اى...) و (امروز، دینتان را برایتان کامل کردم...) و نیز تدبّر در احادیث فریقین و روایات متواتر غدیر، همراه با تحلیل اوضاع داخلى جامعه اسلامى در اواخر عهد پیامبر صلی الله علیه و آله و کاوش دقیق آن، براى انسان، یقین مى‏آورد که «امر به ولایت»، چند روز پیش از روز غدیر، در روز عرفه نازل شده بوده است.

از سوى دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله بیم آن داشت که با اظهار آن، مردم آن را نپذیرند و یا با دروغ و تهمت و جوسازی، اساس دین را متزلزل سازند و در نتیجه، اختلالى در امر دین پدید

1.. تفسیر العیّاشی: ج۲ ص۱۴۱ ح ۱۰.


کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
364

بر من بست و مرا تهدید کرد که اگر ابلاغ نکنم، عذابم کند». پس نازل شد: (اى پیامبر! آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است، ابلاغ کن و اگر چنین نکنى، رسالتش را نگزارده‏اى و خداوند، تو را از مردم، حفظ مى‏کند. خداوند، کافران را هدایت نمى‏کند).

۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست على علیه السلام را گرفت و فرمود: «اى مردم! هیچ یک از پیامبران پیشین نبوده، جز آن که دعوت حق را در پایان عمرش لبّیک گفته است. نزدیک است که من هم فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت کنم. از من سؤال مى‏شود و از شما هم سؤال مى‏شود. پس چه مى‏گویید؟».

۰.گفتند: گواهى مى‏دهیم که [پیام الهى را] رساندى و خیرخواهى کردى و آنچه را بر گردنت بود، ادا کردى. خدا، برترین پاداشى را که به فرستادگانش داده، به تو بدهد! پس پیامبر صلی الله علیه و آلهفرمود: «خدایا! گواه باش». سپس فرمود: «اى گروه مسلمانان! حاضر به غایب برسانَد».۱

حدیث دوم. حدیثى است که عیّاشى در تفسیر خود از محمّد خزاعى نقل کرده که امام صادق علیه السلامفرمود:

۰.چون پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روز جمعه به عرفات رسید، جبرئیل علیه السلام نزدش آمد و گفت: اى محمّد! خداوند، سلامت مى‏رساند و مى‏گوید: «به امّتت بگو: با ولایت على بن ابى طالب، (امروز، دینتان را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم) و پس از این، چیز دیگرى بر شما نازل نمى‏کنم. نماز و زکات و روزه و حج را بر شما نازل کردم و این، پنجمى است و آن چهار چیز را جز با این نمى‏پذیرم».۲

عیّاشی، همچنین از زید بن اَرقَم روایت کرده است که گفت:

۰.جبرئیل علیه السلام عصر روز عرفه، ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله از بیم دروغ‌سازان و منافقان، نگران شد. از این رو، شماری را که من نیز در میان آنان بودم، فرا خواند و در این باره با آنان رایزنی کرد که در همان

1.. الکافی: ج۱ ص۲۹۰ ح ۶.

2.. تفسیر العیّاشی: ج۱ ص۲۹۳ ح ۲۱.

  • نام منبع :
    کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ با همکاری مهدی کمانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31902
صفحه از 593
پرینت  ارسال به