انکار ولایت خدا و پیامبرش صلی الله علیه و آله.
روایاتى که در این زمینه وارد شده، به درک این پیام، کمک مىکند؛ مثلاً این روایت که شیعه و سنّى از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود:
۰.مَن تَولّىٰ عَلِیاً فَقَد تَوَلّانِى، وَ مَن تَولّانی فَقَد تَوَلَّی اللّهَ.۱
۰.کسى که ولایت على را بپذیرد، ولایت مرا پذیرفته است و هر کس ولایت مرا بپذیرد، ولایت خدا را پذیرفته است.
شیخ صدوق، در الخصال، روایتى نقل کرده که در آن، مسئله ولایت، علاوه بر امام على علیه السلام، شامل سایر امامان اهل بیت علیهم السلام نیز مىشود. در این روایت آمده که ابن عبّاس مىگوید: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود:
۰.وَلایَتُهُم وَلایَتی، و وَلایَتی وَلایةُ اللّهِ، وَحَربُهُم حَربی، وَ حَربی حَربُ اللّهِ.۲
۰.ولایت اهل بیت، ولایت من است و ولایت من، ولایت خداست. جنگ با آنان، جنگ با من است و جنگ با من، جنگ با خداست.
با توجّه به این مقدّمه، مىتوان گفت که نخستین پیام آیه، عصمت اهل بیت علیهم السلام است؛ چون اگر آنان معصوم نباشند؛ ولایتشان نمىتواند در امتداد ولایت خدا باشد. همان طور که ولایت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، به دلیل معصوم بودنش، ولایت خداست.
۲. رمز خروج از ظلمتهای معنوی
بنا بر تصریح آیه ۲۵۷ سوره بقره، ولایت الهى، موجب خروج از تاریکى و ورود به وادى نور و روشنایى است:
(اللهُ وَلِىُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.۳
خداوند، ولى [و سرپرست] کسانى است که ایمان آوردهاند. آنها را از ظلمتها، به سوى نور، بیرون مىبرد).