مىرساند و مىگوید: یکى از دو ناقه را به او بده». پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من با او شرط کردم که دو رکعت، نماز بگزارد و در آن، هیچ به یاد چیزى از دنیا نیفتد تا اگر نماز گزارد، یکى از دو ناقه را به وى بدهم و او در تشهّد نشست و پیشِ خود فکر کرد که کدام یک از آن دو را بگیرد». جبرئیل علیه السلام گفت: «اى محمّد! خداوند به تو سلام مىرساند و مىگوید: او اندیشید که کدام یک را بگیرد که چاقتر و بزرگتر باشد و آن را نحر کند و در راه خدا، آن را صدقه بدهد. بنا بر این، تفکّر او براى خداوند بود، نه خودش و یا دنیا». پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گریست و هر دو ناقه را به وى داد.۱
ثانیاً غرق شدن در عالم معنى و توجّه به خدا، بدین معنا نیست که اگر در چنین حالى، کسى جلو انسان قرار گرفت و از او چیزى خواست، او نفهمد، بلکه انسانهای کامل ـ به تعبیر اهل عرفان ـ در مقام جمع الجمعی، میتوانند به معلومات گوناگونی توجّه داشته باشند؛ زیرا در این مقام، بر تمام عوالم زمان و زمانیات، احاطه پیدا میکنند. البتّه این حال برای کسی که بدان دست نیافته، قابل بیان و ادراک نیست.
نقل شده وقتى سیّد رضى به برادرش سیّد مرتضى اقتدا کرد، در بین نماز، نیّت خود را به فُرادا برگردانْد. علّت را پرسیدند. پاسخ داد: در بین نماز دیدم که برادرم غرق در خون است. وقتى از سیّد مرتضى، مسئله را پرسیدند، گفت: به مسئلهاى فقهى در مورد حیض فکر مىکردم و برادرم سیّد رضى، فکر مرا خوانده است.۲
۸. دادن انگشترى، مبطل نماز است
فخر رازی، باز اشکال میکند دادن انگشتر در موقع نماز، مصداق «فعل کَثیر» و مبطل نماز است. فقها گفتهاند اگر انسان در نماز، کارى کند که شکل ظاهرى آن بر هم بخورد، نماز، باطل مىشود. صدقه دادن امام علیه السلام هم در موقع نماز، به دلیل اینکه «فعل کثیر» به حساب مىآید، موجب بطلان نماز است.۳