است و عبارت (وَهُمْ رَاكِعُونَ)، بیانگر حالت زکات دادن است، نه این که صفت سومِ مؤمنان باشد، چرا که اقامه نماز بیان شده و لذا تکرار غیر مفید، لازم میآید.۱
۴. معناى «ولایت». کلمه «ولی»، در لغت به سه معنا به کار رفته است:
الف ـ اولىٰ به تصرّف کسى که بر دیگرى ولایت دارد، نه تنها مىتواند در کارهاى مربوط به او نظر بدهد، بلکه اختیار دارد در امور او تصرّف کند.
ب ـ ناصر و مددکار. وقتى گفته شود: «کسى، ولىّ فلان شخص است»، یعنى یار و مددکار اوست.
ج ـ محب و دوست. کسى که ولىّ شخص دیگرى است، یعنى علاقهمند بدوست و به آن شخص، محبّت مىکند.
منظور از «ولىّ» در آیه، همان معناى اوّل است، یعنی امیر مؤمنان علیه السلام مانند خدا و رسول صلی الله علیه و آله مىتواند در باره امور مردم، دخالت، تصرّف و تصمیمگیرى کرده، بر آنان حکومت کند. دلیل این ادّعا، آن است که اوّلاً معناى دوم و سوم با مفهوم حصر در آیه، سازگار نیست؛ زیرا دلیلى ندارد که قرآن کریم، تأکید کند تنها برخى از مؤمنان، دوستدار یا یاور شما هستند؛ امّا دیگر مؤمنان واقعی که در رکوع زکات ندادهاند، دوست و یاور شما نیستند.ثانیاً در صورتى که معناى آیه، تأکید بر لزوم دوستى و یارى افراد خاصّى از مؤمنان باشد، این آیه با آیات و روایاتى که تأکید دارند همه اهل ایمان، دوست و یاور یکدیگرند و همه با هم برادرند و باید با هم تعاون داشته باشند، مانند (وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ)۲ و (إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)۳ تنافى دارد.
۵. مفرد آمدن واژه «ولیّ» در آیه، برای بیان این است که تنها یک ولی و ولایت (به معنای سرپرستی و حق تصرّف) در عالم وجود دارد و آن، ویژه خداوند است و