که حُب، دوست داشتن از روی طبع و حکمت با هم است.۱
تفسیر
انسانهایی که فطرت پاک آنها آلوده نشده، به طور طبیعی به انسانهاى الهى و نیکوکار و نیکومنش، علاقهمندند و بدانان، احترام مىگذارند و آنان را مورد محبّت خویش قرار مىدهند. از این رو، دینباوران و خدامحوران و باورمندان به حقایق دینى و نیکوکاران، در دل مردم، جا باز مىکنند و محبّت آنان را به سوى خویش مىکشانند.
نقل شده که امام علی علیه السلام در باره تفسیر آیه یاد شده از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسید. ایشان فرمود:
۰.یا عَلِیُّ! إنَّ اللّهَ أعطَى المُؤمِنَ ثَلاثاً: المِقَةَ وَ المَحَبَّةَ، وَ الحَلاوَةَ، وَالمَهابَةَ فی صُدورِ الصّالِحینَ.
۰.اى على! خداوند، به مؤمنان، سه چیز داده است: مهر و محبّت، شیرین بودن، و شُکوه در دل صالحان.۲
در روایت دیگرى، پیامبر صلی الله علیه و آله به امام على علیه السلام فرمود:
۰.اى على! خداوند متعال، به مؤمن، سه چیز داده است: مهر و محبّت، نمکین بودن، و شُکوه در دل صالحان. پسکسى که خداوند، او را براى خود برگزیند، جانش پذیراى آن مىگردد و شیرینى و نمکى در او پدید مىآید و کسى که خداوند، او را بخوانَد و او اجابت کند و در این اجابت، راستى نشان دهد، او را مقرّب مىسازد. پس قلبش آن را مىپذیرد و در دلها، دوستى او ـ که همان محبّت است [که در آیه بدان اشاره شده] ـ پدیدار مىشود.۳
در روایت دیگرى، ابو ذر مىگوید: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیدم: چرا انسان کارى مىکند