حاکم حَسَکانی در شواهد التنزیل، به نقل از اَنَس بن مالک، آورده است:
متولّیان خانه خدا نشسته بودند و بر یکدیگر، فخر مىفروختند: عبّاس به شَیبه گفت: من از تو برترم. من عموى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و وصىّ پدرش و آب دهنده حاجیانم. شَیبه گفت: من از تو برترم. من، امین خدا بر خانهاش و نگهبان آن هستم. آیا آن گونه که من مورد اعتمادم، تو مورد اعتماد قرار گرفتهاى؟
آنان، در حال بحث و گفتگو بودند که على علیه السلام نزد آنان رسید. عبّاس به وى گفت: پسر برادرم! لحظهاى صبر کن! على علیه السلام ایستاد. عبّاس گفت: شَیبه بر من فخر مىفروشد و گمان مىکند که از من، برتر است. على علیه السلام فرمود: «عموجان! شما به او چه گفتى؟». گفت: گفتم: من، عموى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و وصىّ پدرش و آب دهنده حاجیانم. پس، از تو برترم. آن گاه علی علیه السلام به شَیبه فرمود: «تو به او چه گفتى؟». شَیبه گفت: گفتم: من از تو برترم. من، امین خدا بر خانهاش و نگاهبان آن هستم. آیا آن گونه که خدا به من اعتماد کرده، به تو اعتماد کرده است؟
على علیه السلام فرمود: «بگذارید من هم با شما در مفاخره، شرکت کنم. گفتند: شرکتکن. على علیه السلام فرمود: «من از هر دوى شما برترم. من از بین مردان این امّت، اوّلین کسى هستم که ایمان آورد و هجرت کرد و به جهاد پرداخت».
سپس همگی به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رفتند و در برابرش نشستند و هر کدام از آنان، افتخار خود را به ایشان گفت. پیامبر صلی الله علیه و آله چیزى در جواب نگفت و همه رفتند. بعد از چند روز، در باره آنان، وحى نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و آله به دنبال هر سه فرستاد. آنها آمدند و براى آنان، این آیه را خواند: (آیا سیراب کردن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند [کار] کسى پنداشتید که به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده است؟...).۱
گفتنی است با توجّه به دلالت اخبار سبب نزول بر انجام گرفتن این مفاخره در مکّه و نزول سوره توبه در اواخر عمر مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در حجّة الوداع، به نظر میرسد این مفاخره در مسجد الحرام و در حجّة الوداع، صورت گرفته است.