211
کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام

۰.این سخن، دروغ محض و تحریف حقیقت و افزودن چیزى از خود بر روایت است.۱

۳. چنان‏که پیش‏تر آوردیم، این عبارت و نیز دستور به باز گرداندن امانت‏ها را پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بعد از حادثه و در یکى از شب‏هاى اختفا در غار، به على علیه السلام فرموده است. شیخ طوسى رحمه الله، این بخش از ماجرا را این‏گونه گزارش کرده است:

۰.... پس پیامبر صلی الله علیه و آله به على علیه السلام فرمان داد و على علیه السلام بهاى شتران‏ را به ابو بکر داد. سپس [پیامبر صلی الله علیه و آله‏] به على علیه السلام در باره حفظ عهد و پیمان و اداى امانت‏هایش، سفارش کرد... و فرمود: «آنان از اکنون [تا آن گاه که بر من در آیى‏]، نمى‏توانند هیچ گزندى به تو برسانند».۲

۴. بر اساس برخى از گزارش‏هاى تاریخى، چون مشرکان در بامداد بر خانه پیامبر صلی الله علیه و آله هجوم بردند و على علیه السلام را در بستر دیدند و نقشه شوم خود را نقش بر آب یافتند، با على علیه السلام درگیر شدند و پیش از آن، بارها على علیه السلام را در بستر، با سنگ زدند. اسکافى مى‏نویسد:

۰.... و اگر این درست بود، هیچ گزندى به او نمى‏رسید، در حالى که اجماع است که کتک خورد و تا پیش از آن که بدانند او کیست، با سنگ، وى را می‌زدند تا آن جا که از درد به خود می‌پیچید. آنان به وى گفتند: ما دیدیم که از درد به خود مى‏پیچى، در حالى که ما به محمّد، سنگ مى‏زدیم و او به خود نمى‏پیچید.۳

طبرى نیز نوشته است:

۰.بر سرش فریاد کشیدند و کتکش زدند و او را به مسجد الحرام بردند و ساعتى در آن‏جا زندانى‏اش کردند و سپس، رهایش کردند.۴

على علیه السلام خود نیز در گفتارى به این درگیرى اشاره کرده و فرموده است:

۰.وَ أمَرَنی أن أضطَجِعَ فی مَضجَعِهِ وَ أقِیَهُ بِنَفسی، فَأَسرَعتُ إلىٰ ذلِکَ مُطیعاً لَهُ

1.. شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید: ج۱۳ ص۲۶۳.

2.. الأمالی، طوسی: ص۴۶۷ و ۴۶۸ ح ۱۰۳۱.

3.. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید: ج۱۳ ص۲۶۳.

4.. تاریخ الطبری: ج۲، ص۳۷۴.


کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
210

۰.این کار او، طاعتِ بزرگى نیست؛ چون نقل کرده‏اند که پیامبر صلی الله علیه و آله به على فرمود: «بخواب که گزندى به تو نمى‏رسد».۱

ابن تیمیه نیز که در تلاش براى کم‌سو ساختن فضائل على علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام، از هیچ کوششى دریغ نمى‏ورزد، بر این افزوده است که:

۰.على، از طریق دیگرى نیز مى‏دانست که کشته نمى‏شود؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله به وى گفته بود که فردا در جایگاه معیّنى اعلام کند هر کس نزد محمّد امانتى دارد، بیاید و باز گیرد. او از یافتن این مأموریت، به خوبى دریافته بود که گزندى به وى نمى‏رسد.۲

و اینک سخن ما با این دو:

۱. چنان که در متن کتاب، منابع بسیارى را آوردیم، نزول آیه (وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَ اللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)، در شأن على علیه السلام و براى نشان دادن عظمت این حادثه بوده و این، هیچ‏گونه تردیدى را بر نمى‏تابد.

بدین سان، خداوند، کار على علیه السلام را «شِراء نفس (جانبازى)» مى‏داند و فرشتگان را به دیدن این «ایثار» شگفت، فرا مى‏خواند؛ ولى جاحظ و ابن تیمیه، اجتهاد در مقابل نص کرده‏اند و آن را «شراء نفس» نمى‏شمرند و به این بهانه واهى که على علیه السلام پیش‏تر مى‏دانست که گزندى به او نخواهد رسید، فضیلت بودن آن را انکار مى‏کنند!

۲. جمله «آنان نمى‏توانند گزندى به تو برسانند» که دستاویز این دو نفر شده است، در بیشتر منابع مهمّ تاریخى که بدانها اشاره شد، نیامده است و در منابع شیعى نیز این جمله نیست و آوردیم که این جمله را پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بعد از ماجراى آن شب و پس از آن‏که در غار به على علیه السلام توصیه کرد تا امانت‏ها را باز گردانَد، گفته است.

بدین سان، کلام اسکافى معتزلى، استوار است که در این باره و در نقد کلام جاحظ، نوشته است:

1..شرح نهج البلاغة: ج۱۳ ص۲۶۲.

2..منهاج السنة: ج۷ ص۱۱۶.

  • نام منبع :
    کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ با همکاری مهدی کمانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31377
صفحه از 593
پرینت  ارسال به