155
کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام

كَمِشْكَوٰةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ).

ثانیاً: حبابی همچون ستاره‌ای درخشان است که از یک سو، گردش هوا را بر گرد شعله تنظیم می‌کند و از دیگر سو، مستقیماً تابش نور را قوّت می‌بخشد: (ٱلْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ).

ثالثاً: روغن این چراغ، از روغن زیتون است که فوق ‌العاده مستعدّ اشتعال است، آن هم از درختى که تمام جوانب آن، یکسان در معرض تابش نور آفتاب بوده و نه در جانب شرق باغ، کنار دیوارى قرار داشته و نه در جانب غرب، که تنها یک سمت آن آفتاب ببیند و در نتیجه، میوه آن نیمى رسیده و نیمى نارس، و روغن آن، ناصاف باشد۱: (يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ).

رابعاً: این روغن، چنان زلال است و نیکو می‌سوزد که هنوز آتش به آن نرسیده، شعله‌ور می‌شود و روشنی می‌بخشد: (يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِى‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ).

خامساً: نورى وراى نور است. نورى است مضاعف: یک نور، نور شعله چراغ است و نور دیگر، نور حباب بلورینى که روى این شعله گذاشته شده و سبب قوى‏تر شدن نور چراغ شده است. نورى است در کمال درخشش و روشنایى: (نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ).

خداوند، بعد از تمام شدن مَثَل مى‏فرماید: (يَهْدِى ٱللهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ؛ خداوند، هر که را بخواهد، با نورِ [ایمان و معرفت] خویش هدایت مى‏کند).

حال اگر بخواهیم میان اجزای مشبّه و مشبّه ‌به نسبت‌سنجی کنیم، باید بگوییم که شعله ایمان و معرفت الهی که در سینه مؤمن است، به سان «مصباح» افروخته است. حباب قلب مؤمن که ایمان را در وجودش تنظیم می‌کند، به سان «زجاجه» است. سینه مؤمن و یا به تعبیر دیگر، مجموعه کیفیت و آگاهى و افکار او که ایمانش را از گزند توفان حوادث مصون مى‏دارد، به سان «مشکاة» است و وحى الهى که عصاره آن در نهایت پاکى و صفاست و ایمان مؤمنان با آن، شعله‏ور مى‏شود، به سان روغن «شجرة مبارکة

1.. تفسیر نمونه: ج‏۱۴ ص۴۷۷.


کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
154

۰.یا نورَ النّورِ! یا مُنَوِّرَ النّورِ! یا خالقَ النّورِ! یا مُدَبِّرَ النّورِ! یا مُقَدِّرَ النّورِ! یا نورَ کُلِّ نورّ! یا نوراً قَبلَ کُلِّ نورٍ! یا نوراً بعدَ کُلِّ نورٍ! یا نورا فَوقَ کُلِّ نور! یا نوراً لَیسَ کَمِثلِهِ نورٌ.۱

۰.اى نور نورها! اى روشنى‌بخش روشنایى‏ها! اى آفریننده نور! اى تدبیر کننده نور! اى تقدیر کننده نور! اى نور همه نورها! اى نور قبل از هر نور! اى نور بعد از هر نور! اى نورى که برتر از هر نورى! اى نورى که همانندش نورى نیست.

بدین ترتیب، همه انوار هستى، از نور او مایه مى‏گیرند و به نور ذات پاک او منتهى مى‏شوند و جالب، این که هر موجودى به هر نسبت که با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایى کسب مى‏کند. قرآن، نور است؛ چون کلام اوست. آیین اسلام، نور است؛ چون آیین اوست. پیامبران نورند؛ چون فرستادگان اویند. امامان معصوم، نورهای الهى‌اند؛ چون حافظان آیین او بعد از پیامبران اند. ایمان، نور است؛ چون رمز پیوند با اوست.

خداوند متعال در این آیه، یک بار، خود را نور خوانده است و یک بار نور را به خود، اضافه نموده است. آن جا که خود را نور خوانده، با توجّه به معنای اصیل این واژه، به این معناست که هستی، حرکت، حیات و ظهور عالم، از او سرچشمه گرفته است. در این مورد، سخن از نوری عام است؛ امّا در استعمال دوم، مراد از نور، ایمان و معرفت است و بر خلاف استعمال اوّل که عام بود، در این جا خاصّ مؤمنان است؛ چرا که در ادامه می‌فرماید: (يَهْدِى ٱللهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ).۲ اضافه این نور به خداوند نیز از آن روست که منبع این نور، ذات الهی است.

خداوند برای این که نور ایمان و معرفت در قلب مؤمن را توصیف کند، از یک مثال بهره گرفته است و داستان این نور را در شدّت روشنایی و درخشش و تابش، به داستان «چراغی افروخته» تشبیه کرده که:

اوّلاً: در مکانی قرار دارد که از گزند باد و باران، مصون و نور آن، متمرکز است: (

1.. بحار الأنوار: ج۹۱ ص۳۹۰.

2.. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج‏۱۵ ص۱۲۳، التحریر و التنویر: ج‏۱۸ ص۱۸۶ ـ ۱۸۷.

  • نام منبع :
    کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ با همکاری مهدی کمانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31634
صفحه از 593
پرینت  ارسال به