۰.عَلِیٌّ مِنّی کَنَفْسی، طاعَتُهُ طاعَتی، وَ مَعصِیتُهُ مَعصِیَتی.۱
۰.على نسبت به من، چون جان من است. پیروى از او، پیروى از من و نافرمانى از او، نافرمانى از من است.
و در حدیث دیگرى میفرماید:
۰.عَلِیٌّ کَنَفْسی، لا فَرقَ بَینی وَ بَینَهُ إلَّا النُّبُوَّة.۲
۰.على به مانند جان من است. بین من و او جز پیامبرى، فرقى نیست.
و باز مىفرماید:
۰.فَأَمّا عَلِیٌّ فَأَنَا هُوَ وَ هُوَ أَنَا.۳
۰.امّا على، من اویم و او، من است.
در باره این پیام، فخر رازى در تفسیر خود، نکته قابل تأمّلى آورده است. او مىنویسد:
۰.در رى مردى به نام محمّد بن حسن حمصى مىزیست که معلّم اثنا عشریّه (امامیّه) بود. او عقیده داشت مقام على بن ابى طالب علیه السلام از همه پیامبران بالاتر است، به استثناى خاتم الأنبیا صلی الله علیه و آله. دلیل سخنش آیه مباهله بود که به صراحت مىگوید: على علیه السلام جان پیامبر صلی الله علیه و آله است و چون حقیقت انسان جان اوست، پس على باید در همه فضائل و کمالات با پیامبر صلی الله علیه و آله یکسان باشد، مگر مقام نبوّت که على علیه السلام حائز آن نیست؛ امّا برترى پیامبر صلی الله علیه و آله بر همه انسانها امرى است که دلیل قاطع، آن را اثبات مىکند. آن گاه به حدیثى استشهاد مىکرد که پیامبر صلی الله علیه و آلهفرموده است: «کسى که مىخواهد به دانش آدم و بندگى نوح و خلیل بودن ابراهیم و هیبت موسى و برگزیدگى عیسى بنگرد، به على بن ابى طالب نگاه کند».۴
فخر رازى، پس از نقل این سخن و شاهد آن، عقیده معلّم اثنا عشریّه را خطا دانسته، مىنویسد:
۰.اجماع داریم که پیامبر بر غیر پیامبر، مقدّم و از او برتر است و على علیه السلام پیامبر نیست. پس سایر انبیا از على علیه السلام برتر هستند.۵
1.. الخصال: ص۴۹۶ ح ۵، الأمالی، صدوق: ص۱۴۹، بشارة المصطفى: ص۴۴.
2.. الصراط المستقیم: ج۱ ص۲۵۲.
3.. الکافی: ج۸ ص۳۱۹ ح ۵۰۲، براى مطالعۀ بیشتر، ر.ک: دانشنامۀ امیر المؤمنین علیه السلام: ج۸ ص۲۰ ـ ۲۳ و ص۸۷ ـ ۸۹.
4.. کمال الدین: ص۲۵، شواهد التنزیل: ج۱ ص۱۰۰ و ۱۰۳، تاریخ دمشق: ج۴۲ ص۳۱۳: «مَن أرادَ أن یَرىٰ آدمَ فی عِلمِهِ، وَ نوحاً فی طاعَتِهِ وَ إبراهیمَ فی خُلَّتِه، وَ موسىٰ فی هَیبَتِهِ، وَ عیسىٰ فی صَفوَتِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلىٰ عَلیِّ بنِ أبی طالبٍ».
5.. مفاتیح الغیب: ج۸ ص۲۴۹.