عرب، زنان را در ضمن مردان به طور یک جا با لفظ مذکّر مىآورند و از «ابناء»، هم پسران و هم مجموع پسران و دختران را اراده مىکنند؛ ولى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نکرده و نشان داده است که قصدش تفکیک شئون مختلف بوده است، وگر نه به طور یک جا مىفرمود: شما و ما خانوادگى براى مباهله بیاییم.
علاوه بر این، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مىبایست از تعابیرى استفاده مینمود که شامل زنان، فرزندان و خودىها و افراد بسیار نزدیک نجرانیان نیز مىگردید. بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله تا ابد به همه جهانیان نشان داد که: من یک خودى ـ که چون جان من است ـ بیشتر ندارم. پس به جاى «انفسنا»، یک نفْس را به میدان مىآورم و یا خواست بفرماید: از میان همه خودىها، یعنى سلمان و ابو ذر و مقداد و عمّار و اصحاب برجسته، بهترین و بافضیلتترین آنان را همراه مىآورم تا بر مردم، اتمام حجّت گردد که پس از من، چه کسى نزدیکترین شخصیت به من است و در این مسئله سنّ بیشتر و سایر ملاکهاى فرعى مطرح نیست.
البتّه رسول خدا صلی الله علیه و آله چندین بار دیگر نیز این مسئله را به اثبات رساند، همچون: مسدود نمودن همه درها به مسجد النبى، جز درِ خانه خود و على علیه السلام و یا برادر نمودن على علیه السلام با خود ضمن خواندن عقد اخوّت میان مؤمنانِ کفو با یکدیگر و اقدامات دیگرى از این دست تا با ترجیح دادن على علیه السلام در همه مواقف ویژه و کلیدى، گزینش او براى امر مهم و کلیدى خلافت و امامت نیز آشکار گردد و پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله، مردم بر سرِ آن اختلاف ننموده، کسى جز على علیه السلام را بر مسند حاکمیت ننشانند.
شایان ذکر است که تطبیق «انفس» بر امام علی علیه السلام از سده اوّل هجری سابقه دارد. برای نمونه، عامر شعبی (م ۱۰۳ق) از فقها و دانشمندان کوفی در سده اوّل، مراد از «انفسنا» را علی بن ابی طالب علیه السلام میداند.۱
این، در حالی است که تفسیر «انفس» به پیامبر صلی الله علیه و آله، نادر و در میان متقدّمان، کمسابقه