صحیح و نابى را در باره پیامبرشان به آنها ارائه مىفرمود، امّا پرده لجاجت و تعصّب، قلب نمایندگان نجران را احاطه کرده بود و همین امر، مانع قبول حقیقت و تسلیم در برابر دین حق مىشد.
در این وقت، پیک امین وحى، آیه مباهله را فرود آورد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر اساس این آیه مأمور مىشد تا با کسانى که با او به مجادله و محاجّه بر مىخیزند و زیر بار حق نمىروند، به مباهله برخیزد و دو طرف، از خداوند بخواهند که طرف دروغگو را از رحمت خود دور سازد. آنان به فیصله دادن مسئله از این طریق راضى گردیده، قرار خود را براى روز بعد در نقطهاى خارج از شهر مدینه تعیین کردند.
پیامبر صلی الله علیه و آله براى حضور در این میدان، از میان مسلمانان، فقط چهار تن را برگزید. این چهار تن، جز على بن ابى طالب، فاطمه دختر پیامبر، حسن و حسین علیهم السلام نبودند؛ زیرا از یک سو در میان تمام مسلمانان، نفوسى پاکتر از این چهار تن و ایمانى استوارتر از ایمان آنان وجود نداشت و از دیگر سو به میدان خطر بردن نزدیکترین اشخاص، گواه اعتقاد راسخ پیامبر صلی الله علیه و آله به حقّانیت خود بود، چنان که عربها در جنگها زنان و فرزندان خود را به همراه میبردند تا اطمینان خود از پیروزی را نشان دهند و با تمام توان بجنگند.۱
پیامبر صلی الله علیه و آله پیش از ورود به میدان مباهله، به همراهان خود فرمود: «هرگاه من دعا نمودم، دعاى مرا با گفتن آمین بدرقه کنید». سران هئیت نمایندگى نجران نیز پیش از آن که با پیامبر صلی الله علیه و آله رو به رو شوند، به یکدیگر مىگفتند: اگر دیدید که محمّد، افسران و سربازان خود را به مباهله آورده و میخواهد شُکوه مادّى و قدرت ظاهرى خود را نشان ما دهد، در این صورت، وى فردى غیر صالح است و اعتمادى به نبوّت خود ندارد؛ ولى اگر با فرزندان و جگرگوشههاى خود به مباهله آمد و با وضعى وارسته از هر نوع جلال و جبروت مادّى، رو به درگاه الهى گذارد، پیداست که پیامبرى راستگوست و به قدرى به خود ایمان و اعتقاد دارد که نه تنها حاضر است خود را در معرض نابودى قرار دهد، بلکه