269
کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام

رساندن به مطلوب، اشاره دارد؛ چرا که «وعی (به گوش جان شنیدن و پند گرفتن)»، فعلی انسانی است که به توفیق الهی انجام می‏گیرد. از این رو، خداوند در این جا، «وعى» را به خود نسبت نداده، ولى «تذکره» را به خود نسبت داده است؛ زیرا مراد از «تذکره»، اتمام حجّت است و چنین کارى از طرف خدا صورت می‌گیرد.۱

در منابع شیعه و اهل تسنّن،۲ روایات بسیاری وارد شده که از مصادیق برتر (أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) که از عاقبت سوء اقوام گذشته، درس گرفته و مشمول این هدایت ایصالی و توفیق خاصّ الهی قرار می‏گیرد، علی بن ابی طالب علیه السلام است.

ثقة الاسلام کلینی، در الکافی،۳ شیخ صدوق در عیون أخبار الرضا علیه السلام،۴ طَبرِسی در مجمع البیان،۵ طبری در جامع البیان،۶ واحدی در أسباب النزول،۷ ثعلبی در الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)،۸ ابن ابی حاتم در تفسیر القرآن العظیم،۹ قُرطُبی در الجامع لأحکام القرآن (تفسیر القرطبی)،۱۰ ابو حیّان اَندُلسُی در البحر المحیط،۱۱ فخر رازی در مفاتیح الغیب۱۲ (تفسیر الفخر الرازی) و سیوطی در الدرّ المنثور،۱۳ اخبار گویای این تطبیق را گزارش کرده‌اند.

برای نمونه، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:

۰.هنگامی که آیه (وَ تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) نازل شد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای علی! (

1.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۹ ص۳۹۴ ـ ۳۹۵، ذیل آیه.

2.. ر. ک: دانش‌نامۀ امیر المؤمنین علیه السلام: ج۷ ص۳۷ (گوش شنوا).

3.. الکافی: ج۱ ص۴۲۱.

4.. عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۱ ص۶۷.

5.. مجمع البیان: ج۱۰ ص۵۱۹.

6.. تفسیر الطبری: ج۲۹ ص۶۹.

7.. أسباب النزول: ص۴۶۵.

8.. تفسیر الثعلبی: ج۱۰ ص۲۸.

9.. تفسیر ابن أبی حاتم: ج‏۱۰ ص۳۳۶۹.

10.. تفسیر القرطبی: ج۱۸ ص۲۶۴.

11.. البحر المحیط: ج۱۰ ص۲۵۷.

12.. تفسیر الفخر الرّازی: ج۳۰ ص۶۲۴.

13.. الدرّ المنثور: ج۶ ص۲۶۰.


کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
268

اختیارى، به تکاملى مى‏رسد که با آن، نفس، داراى اوصاف و صفات و ملکات و احوالى مى‏شود و چنین چیزى، هدف وجودی انسان است که به سبب آن به زندگى سعادتمند ابدى مى‏رسد. همین حکمت، سبب شده تا خداوند، پیامبران و کتاب‏هاى آسمانى را براى هدایت انسان‏ها بفرستد:

(لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ.۱

تا مردم را پس از [فرستادن] پیامبران، حجّتى و عذرى نباشد).

این هدایت، ارائه و نشان دادن راه درست و صراط مستقیمى است که جز آن، راهی برای رسیدن به کمالات انسانی وجود ندارد:

(إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إمّا شَاکِرًا وَ إمّا کَفُورًا.۲

ما راه را به او نشان دادیم، خواه سپاس‌گزار باشد و خواه کفران ورزد.

پس اگر در «صراط» قرار گرفت و آن را طى کرد، به حیات پاک و خوش، دست مى‏یابد و اگر آن را وا گذاشت و از آن رو گردانْد، به بیچارگى ابدى گرفتار مى‏شود و به هر صورت، حجّت بر او تمام است:

(لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَ یَحْیىَ‏ مَنْ حَىَّ عَن بَیِّنَةٍ.۳

تا هر که گم‌راه مى‏شود، از روى حجّت و دلیل، گم‌راه شود و هر که هدایت مى‏شود، از روى حجّت و دلیل، هدایت شود).

بنا بر این، یکی از سنّت‌های الهی، هدایت مردم به سعادت ابدى، با ارائه طریقى است که آنان را به آن سعادت برساند. عبارت (لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَة)، به این نوع هدایت، اشاره دارد.۴

امّا بخش دوم آیه مورد بحث، یعنی (وَ تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ)، به نوع دوم هدایت، یعنی

1.. نساء: آیۀ ۱۶۵.

2.. دهر: آیۀ ۳.

3.. انفال: آیۀ ۴۲.

4.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۹ ص۳۹۵.

  • نام منبع :
    کرائم قرآن در فضائل اهل بیت علیهم السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ با همکاری مهدی کمانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31729
صفحه از 593
پرینت  ارسال به