مقدّمه
مهار نمودن خود و تنظيم رفتارها ، افكار و هيجان ها ، از اركان بنيادين موفّقيت بشر ، چه در بُعد شخصى و چه در بُعد اجتماعى است ؛ چرا كه بدون آن نمى توان به اهداف والاى انسانى دست يافت . مهار كردن و تنظيم ، از يك ديدگاه به دو بخش بيرونى و درونى تقسيم مى شود و بهترين و مؤثّرترين نوع آن ، مهار كردن و تنظيم درونى است و در واقع ، موضوع «خودنظم دهى» در اين نوع آن ، معنا مى يابد . انسان به نيرويى درونى نياز دارد تا افكار ، احساسات و رفتار او را مهار كند و به آنها نظم دهد . اين مفهوم ، در ادبيات دينى ، ذيل عنوان «تقوا» مطرح مى شود . تقوا ، عنوانى كلّى ، جامع و فراگير است كه همه عوامل مهار كردن و تنظيم خود را شامل مى شود . در فرهنگ دينى ، مجموعه اى از عوامل مهاركننده و نظم دهنده وجود دارند كه هر كدام ، ويژگى خاصّ خود را دارند و به نوعى اين كنترل را اِعمال مى كنند .
يكى از مهم ترين عوامل خودنظم دهى كه دين معرّفى مى كند ، «حيا»ست . از ديدگاه اسلام ، حيا در نظام تربيتى انسان از جايگاه والايى برخوردار است . در بحث انسان شناسى ، اخلاق در درجه نخست اهمّيت قرار دارد كه در بردارنده عناصر بسيارى است . در ميان اين مجموعه عناصر ، برخى از عوامل ، امتياز و برترى ويژه اى نسبت به ديگر عوامل دارند كه اصطلاحا «مكارم اخلاق» ناميده مى شوند . ۱