تاريخ انتشار: دوشنبه 1394/12/17
کد خبر: 49823

حجت الاسلام دکتر پسندیده: منابع تبیینی احادیث شیعه، یک سرمایه است. این سرمایه ها باید به محصولات مورد نیاز جامعه تبدیل بشوند.

به گزارش پژوهشگاه قرآن و حدیث، در بیستمین سالگرد تأسیس دارالحدیث، که به نوعی نخستین دوره از حیات و تثبیت جایگاه علمی و فرهنگی این نهاد در پرتو قرآن و عترت محسوب می گردد برآن شدیم تا جهت بهره مندی و آشنایی مخاطبان گرامی، با طرح برخی سؤالات با تنی چند از اساتید و مدیران ارشد، این مجموعه بزرگ علمی را معرفی نمائیم.

به گزارش پژوهشگاه قرآن و حدیث، در بیستمین سالگرد تأسیس دارالحدیث، که به نوعی نخستین دوره از حیات و تثبیت جایگاه علمی و فرهنگی این نهاد در پرتو قرآن و عترت محسوب می­ گردد برآن شدیم تا جهت بهره مندی و آشنایی مخاطبان گرامی، با طرح برخی سؤالات با تنی چند از اساتید و مدیران ارشد، این مجموعه بزرگ علمی را معرفی نمائیم. لذا این مصاحبه با رویکرد اطلاع رسانی به تبیین سیر تکوین و شکوفایی دار الحدیث از آغاز تا کنون و نیز انعکاس دیدگاه حدیث پژوهان درباره جایگاه و عملکرد موسسه دار الحدیث و مهم ترین دستاوردهای آن می باشد.

مشروح مصاحبه خبرنگار پژوهشگاه قرآن و حدیث با حجت الاسلام و المسلمین دکتر پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روان شناسی اسلامی به قرار ذیل می باشد:

 

تحلیل جنابعالی از جایگاه علمی و کارکرد آموزشی و پژوهشی دارالحدیث در حوزه علمیه معاصر شیعی چیست؟ لطفا تفکیک و تحلیل بفرمایید.

تشکر می­کنم از شما و همکارانتان. تبریک می­گویم بیستیمن سالگرد افتتاح دارالحدیث و این یک فرصت مغتمی است که نگاهی به بیست سال فعالیت این مجموعه داشته باشیم. جالب این است که ورود بنده به این مؤسسه در همان سال ۷۳ بود و سن من هم در این مجموعه به همان بیست سال می­رسد. یعنی دقیقا با افتتاح این مؤسسه، من وارد آن شدم.

سؤال اول شما بر می­گردد به اینکه ما یک ارزیابی کلی از کارکرد دارالحدیث داشته باشیم. البته مستحضرید که دارالحدیث مراحل مختلفی را طی کرده است و الان در قالب دو مجموعه پژوهشگاه و دانشگاه قرار گرفته است. ولی از روزهای نخست به این شکل نبوده  است. و لذا داوری ما یک داوری کلی باشد، طبیعتاً در مجموع داریم نگاه می­کنیم، فراز و نشیب­های سال­های مختلف را در این مجموعه فعلاً لحاظ نمی­­کنیم و اول به صورت مرکز تحقیقات بوده و پژوهشکده، دانشکده اضافه شده و بعد دانشگاه. اینها سیر تحول بوده است.

در مقوله کارکرد دو محور را باید مورد توجه قرار بدهیم تا این کارکرد نشان بدهد خودش. یکی جایگاه حدیث در علوم اسلامی است و دیگری وضعیت حدیث در حوزه. حدیث به تعبیر مقام معظم رهبری، مادر علوم اسلامی و احیاناً همه علوم­هاست. ما در کنار قرآن کریم، احادیث­مان که مفسّر و مبیّن قرآن است، یکی از منابع بسیار مهم و جدی و اساسی برای استخراج معارف ناب اسلامی هستند. این به عنوان یک محور و یک پیش فرض اصلی است. اما با کمال تأسف، حدیث در حوزه وضعیت مناسبی ندارد. جالب این است که اهل سنت به ما می گویند که شما بیشتر به سمت حدیث می روید البته حدیث اهل بیت‰، و قرآن به اضافه حدیث پیامبرˆ را بهش توجه جدی ندارید. در عین حال که چنین شبهه­ای و اتهامی به ما دارند، مع الوصف ما در غیر از دانش فقه که خیلی به حدیث اهمیت دادیم، در حوزه­های دیگر متأسفانه نه به قرآن اهمیت چندانی دادیم نه به حدیث. لذا با توجه به جایگاهی که دارالحدیث به عنوان مادر علوم اسلامی که از دو منبع بزرگ ما، در حوزه وضعیت، وضعیت خوب و مناسبی نیست. اینکه عرض می­کنم وضعیت مناسبی نیست، حالا شاید بعداً روشن­تر بشود، یعنی به صورت علمی، فنی و کاملاً حساب شده و با استانداردهای علمی خودش ما به حدیث نپرداختیم. به همین جهت است که در این فضا، جایگاه دارالحدیث خودش را نشان می­دهد. دارالحدیث در چنین فضایی متولد شد، براساس این منطق که مادر علوم اسلامی است، مورد توجه قرار گرفت و به همین جهت هم در حوزه شیعه ما کاملاً نیاز به این مرکز تخصصی را داشتیم و لذا کارکردی که این مجموعه داشته این است که توانسته تا حدود زیادی بحث حدیث را در حوزه علمیه به صورت تخصصی و فنی پایه­گذاری کند و رواج بدهد و لذا از این جهت یک مسئله بسیار مهم است. این هم در حوزه پژوهش است و پژوهش­ها در غیر از فقه، پژوهش­های حدیثی مان  اصلاً استانداردهای لازم را ندارد. و شما بگردید در حوزه آموزش هم، در بحث­های ما، در تدریس­های ما، اصلاً چیزی به نام درس حدیث نداشتیم. لذا این نشان می­دهد جایگاهش به عنوان یک جایگاه منحصر به فرد و تعیین­کننده مورد نیاز حوزه علمیه شیعه بود، و الحمدلله این کارکردها و جایگاه را پیدا کرد.

 

دارالحدیث به عنوان یک جریان حدیث­پژوهی شیعه، چه هدفی را در احیای کتب و معارف حدیثی شیعه دنبال کرده است؟

منابع  تبیینی در خصوص احادیث شیعه، به عنوان یک سرمایه است. این سرمایه ها باید به محصولات مورد نیاز جامعه تبدیل بشوند. جامعه که عرض می کنم هم جامعه علمی مد نظر هست و هم جامعه عموم مردم. یعنی کسانی که به عنوان آحاد جامعه نیازمند معارف اهل بیت هستند. در این حوزه اصل کار دارالحدیث ترویج معارف اسلامی که در احادیث هست، ترویج اینها در متن زندگی مردم و در مجامع علمی است. براساس همان تقسیمی که عرض کردم که هم مردم به اینها نیاز دارند و هم جوامع علمی. روایت شریفی است از حضرت رضا که می فرمایند: «رحمه الله من احیا أمرنا» براساس این روایت شریف، تئوری تابع سازی، و تئوری تبعیت از معصومین متوقف بر آگاهی مردم از محاسن کلام اهل بیت است. این یک چارچوب نظریه مهم است. برای روشن کردن محاسن کلام اهل بیت ما نیازمند کارهای علمی هستیم. که این کارهای علمی هم در پژوهش خودش را نشان می دهد هم در آموزش. به همین جهت هدفی که دارالحدیث دنبال کرده این بوده که معارفی را که در لابه لای منابع حدیثی ما وجود دارند، کشف کند، استخراج کند، و در چارچوب های علمی خودش و منطقی خودش، هم به جوامع علمی معرفی کند، و هم به عموم مردم جهت استفاده در زندگی فردی خود. این آن هدفی بوده که دارالحدیث دنبال می کرده.

 

بیشترین اهتمام در احیای عرضه معارف حدیثی در چه عرصه ای بوده است؟

اگر بخواهیم بیشترین اهتمام را عرض کنیم، مربوط می­شود به دانشنامه نگاری و تدوین منابع مرجع. چون اولین گروه یا افرادی هم که شروع کردند کار دارالحدیث را، حتی از سال ۷۳ که افتتاح رسمی آن با مقام معظم رهبری بود، آنجا نقطه شروع، تدوین دانشنامه ها بود. الان هم بیشترین محصولات پژوهشگاه قرآن و حدیث که شاخه پژوهشی مؤسسه است، بیشتر محصولات مربوط به این حوزه است که براساس نیازهای روز و طبقه بندی های جدید، معارف اسلامی موجود در قرآن و سنت را دسته بندی می کند و متناسب با نیاز روز ارائه می کند به جامعه علمی کشور. این بیشترین اهتمام بوده که دارالحدیث داشته است. در بخش آموزشی هم همین طور بوده که اهتمام جدی آن آموزش حدیث و دانش های پیرامونی حدیث بوده است به جامعه دانش پژوهان، که اعم از طلاب و دانشجویان است.

 

رویکرد دارالحدیث در میراث حدیثی اهل سنت چگونه بوده است؟

ما براساس مبانی نظری که داریم در برخی مباحث با اهل سنت مرز داریم. ازلحاظ کلامی، یک بحث روشن است. چیز پنهانی نیست و مشخص است که ما با براساس مبانی خودمان یک مرزهایی داریم، براساس آن مرزها حرکت می کنیم. در این حوزه طبیعتاً آنچه که مبنای ماست، مبانی کلامی خودمان است. به هر حال اینجا دو تا نکته مهم اتفاق می افتد. اول اینکه گاهی اوقات خود منابع اهل سنت، تأییداتی دارند که همان تئوری شیعه و مبانی شیعه را تأیید می کند. مثلاً شما اگر در مورد امیرالمؤمنین علی کتاب موسوعه را بخواهید تدوین کنید می بینید که هر آن چه که ما بهش اعتقاد داریم، در منابع اهل سنت وجود دارد و موارد بسیار زیادی گفته شده است. طبیعتاً اینجا هیچ عقلی حکم نمی کند که ما خود را از این منابع محروم کنیم به جهت این که اینها اهل سنت هستند. این یک حوزه است.

حوزه دیگر ممکن است مربوط به مباحثی باشد که مباحث اختلافی ما نیست. اموری مانند امیرالمؤمنین علی مسأله خلافت و مباحث کلامی و فقهی ما اختلافاتی داریم. اختلافاتی فقهی و کلامی که مرز ما با آنها مشخص است. اما در حوزه دیگری که شاید مربوط به حوزه اخلاقیات باشد، اگر متونی از اهل سنت نقل شده باشد که این متون احتمالاً مسندی را از رسول خدا نقل می کند و با مبانی اخلاقی ما هم سازگاری ندارد، دلیلی ندارد که ما خودمان را از آن محروم کنیم. این به معنی پذیرش مبانی اهل سنت نیست. بلکه به معنای استفاده از دستاوردهای نقل حدیث در اهل سنت در حوزه اخلاقی است. باز در حوزه اخلاق ما براساس مبانی خودمان حرکت خواهیم کرد. اما الزاماً اینگونه نیست که حتماً هر آنچه که اهل سنت نقل کرده اند غلط بوده باشد و دروغ نقل کرده باشند. لذا در حوزه مباحث اخلاقی، یعنی غیر از فقه و کلام، ما می توانیم از منابع حدیثی اهل سنت استفاده کنیم. تا اینجا همه آنچه را که عرض کردم مربوط به جاهایی می شود که ما اختلافاتی نداریم. گذشته از آن در برخی از مباحث هست که اطلاع پژوهشگران از احادیث اهل سنت برای کار پژوهشی لازم است. ما باید این حوزه ها را از هم تفکیک کنیم. حوزه ای که حوزه پژوهش است، اطلاع از آراء اهل سنت و احادیث منقول از اهل سنت هم مهم است. ولی در حوزه ای که حوزه پژوهش نیست، ممکن است حوزه های کاربردی مردم باشد، در آنجا که نیاز نباشد طبیعتاً دلیلی ندارد بیاید. اما در جاهایی که نیاز است و اختلافی هم نیست، می توانیم از منابع اهل سنت استفاده کنیم.

 

تعامل دارالحدیث با سایر جریان ها و مؤسسات حدیث پژوهشی داخل و خارج از کشور را چگونه ارزیابی می کنید.

خیلی خوب نیست. متأسفانه مراکز با همدیگر خیلی خوب نمی توانند نزدیک بشوند و ارتباط برقرار کنند و کارهای پژوهشی انجام بدهند. بخشی ازآن قابل درک است و بخشی از آن هم نه. به جهت این است که ما افتضائات را خوب درک نمی کنیم و سعی می کنیم خودمان حرکت کنیم و سازماندهی کنیم.

 

مهم ترین دستاوردها و تأثیرات دارالحدیث در حدیث پژوهی در حوزه و دانشگاه را توضیح دهید.

به نظر من مهم ترین دستاوردها الان این است که هم حوزه و هم مؤسسات دانشگاه، متوجه شده که باید به حدیث نگاه تخصصی کرد. این نگاه عرفی و ساده انگارانه از حدیث تقریبا رفع کننده است. الان شاهد هستیم که در دروس حوزوی، درسهای حدیثی وجود دارد. شاهد هستیم که مرکز تخصصی حدیث در حوزه علمیه داریم. در حالی که پیش از این چنین چیزی شناخته شده نبوده، و کسی فکر نمی کرد که ما نیاز به مرکز تخصصی داشته باشیم. این مرکز تخصصی الان در سطح سه و بنا هم هست در سطح چهار هم داشته باشند، سطح دو هم داشته اند. این یک تحول است و جالب بدانید که منشأ این تحول دارالحدیث است. یعنی در طراحی آن مرکز هم باز از دارالحدیث گرفته شده است. این نشان می دهد که ما در سطح حوزه توانستیم تأثیر خودمان را داشته باشیم.

نکته بعدی در بحث دانشگاه ست. دانشگاه های علوم و حدیث که تأسیس شد، اولین دانشکده ای بود که به طور تخصصی به حدیث می پرداخت. رشته های علوم قر آن و حدیث در دانشگاه ها کمتر به حدیث می پرداختند.در حد صفر. بسیار ناچیز بود. اما الان بعد از ورود دانشکده علوم و قرآن حدیث به مجامع دانشگاهی کشور، الان در وضعیتی قرار گرفتیم که شورای تحول وقتی که می خواهد سرفصل های قرآن و حدیث  را تغییر بدهد، آن مزیت هایی که در آن دانشکده علوم و حدیث و رشته حدیث داشتیم، تمام آن مزیت ها را در رشته جدید وارد کرده است. یعنی آنچه را که ما تدریس می کردیم الان در حقیقت یک به یک مرحله ای رسیده است که در کل کشور باید اجرا بشود و این یک تحول چشمگیر است که این را باید قدر دانست و سپاسگزار خداوند متعال بود.

نکته بعدی خارج از دو مرکز عنوان و اعتباری که دارالحدیث دارد، در مجامع علمی یک عنوان قابل قبولی است. آرام آرام براساس دیدن محصولات و آثار و کارهای مطعم بر دارالحدیث در بین مجامع علمی یک اعتبار مناسبی کسب کرده ایم.

ـ میزان توفیق دارالحدیث در دستیابی به اهداف تأسیس خود در بیست سال اخیر را چگونه ارزیابی می فرمایید.

من چون از آن اهداف اولیه دارالحدیث اطلاع خاص ندارم، شاید این بخش را نتوانم پاسخ دهم. براساس اهدافی که گذاشته شده و شاخص های پژوهشی میدانی باید به آن پاسخ داد.

 

با توجه به مسائل جدید حدیث­پژوهی پیشنهاد جنابعالی برای رویکرد آموزشی و پژوهشی دارالحدیث در دهه های بعدی چیست؟

آنچه که به نظر من به شدت مورد نیاز دارالحدیث هست، این است که متناسب با مقتضایات زمان حرکت کنیم و خودش را بازسازی کند. تا الان آن مرحله ای که اتفاق افتاده است،مرحله خوبی است ولی به نظر می رسد که از الان به بعد برای اینکه ما دچار رکود نشویم و حرکت رو به جلو داشته باشیم باید یک تغییراتی بکنیم. متناسب با نیاز جامعه علمی، متناسب با نیازهای مردم، ساختارهای پژوهشی ما باید تغییر کند. ساختارهای آموزشی ما باید تغییر کند. در حوزه آموزش مثلا ما تا چه مقدار می توانیم مرتب پایان­نامۀ پژوهش داشته  باشیم، تا فلان موضوع در قرآن و حدیث. این یک ظرفیت محدودی را برای ما می گذارد. بدون مراجعه و توجه به نیازهای روز و دانش روز نمی توانیم در این زمینه پیشتاز باشیم و حرکت کنیم. در حوزه پژوهش هم همین­طور است. پژوهش هایی که صورت می گیرد اگر متناسب با نیازهای روز نباشد، نمی تواند کارآمد باشد. به نظر بنده، ما در این حوزه باید پوست اندازی کنیم. برخی از بخش ها را حذف کنیم. برخی از بخش ها را از اهمیتش بکاهیم. و بخش های جدیدی را افزایش بدهیم و بخش های موجود را توسعه بدهیم و متناسب بتوانیم حرکت بکنیم و به یک جایگاه مورد نیاز مردم و هم جامعه علمی برسیم.

 

بفرمایید اعم نقص ها و کاستی های موجود در دارالحدیث چیست؟ راهکارهایی هم اگر برای رفع این نقص ها و جبران آن بفرمایید.

به نظر من کاستی ها بر می گردد به حرکت دارالحدیث در خلأ. اگر ما برویم به سمت اینکه در خلأ بخواهیم حرکت بکنیم اگر در خلأ پژوهش بکنیم. متناسب با اقتضائات روز نباشد، آسیب جدی است. اگر در بخش دانشگاه بشنویم فقط یک دانشگاهی که فقط می خواهد دانشجو بگیرد این یک آفت بسیار بزرگ و یک زنگ خطر است. ما باید در مزیت های خودمان، مزیت هایی که دارالحدیث دارد دانشجو بگیرد. متناسب با نیاز روز باید حرکت کنیم. بنده شاهد هستم و در جلساتم تصریح کردم که به نوعی باید بحران هویت دارد دانشگاه و پژوهش های ما را تهدید می کند . به جهت اینکه ما داریم در خلأ حرکت می کنیم. الان  آن قدری که باید تأثیر گذار می بودیم تأثیر گذار شدیم. از این به بعد اگر بخواهیم همچنان در آن سیر دو دهه قبل حرکت کنیم، رو به افول خواهد رفت. لذا کاستی ما حرکت در خلأ است بدون توجه به نیازها. باید که توجه داشته باشیم، صرفاً به یک مرکزی برای جذب دانشجو تبدیل نشویم. براساس مزیت خودمان جذب دانشجو داشته باشیم. در پژوهش هم باز به خلأهای پژوهشگران و نیازهای روز باید توجه کنیم که این کمتر دیده می شود و شاید خیلی کم دیده می شود متأسفانه و یک تهدید جدی برای آینده ماست.

 

با توجه به اینکه در آستانه اولین سالگرد بیستمین تأسیس دارالحدیث هستیم، ضرورت اهداف برگزاری را چگونه ارزیابی می کنید

معمولاً برای افراد جشن تولد سالانه می گیرند. به خاطر این است که یک دوره سال برای انسان می گذرد. حالا در بحث های علمی و پژوهشی دوره های کوتاه سالانه جواب­گو نیست. چون تا یک مرکزی بخواهد یک دوره ای را طی بکند و اثرات خودش را در جامعه علمی و در بین مردم به جای بگذارد، این زمان می برد. لذا به نظر می­رسد که این بیست سال مقطع مناسبی است. این نکته اول

نکته دوم اینکه به هر حال مجامع این چنینی نیاز به معرفی دارند. وقتی که یک دوره ای، مثلاً بیست سال را طی کرده ایم، که می شود ارزیابی کرد مرکز را، نیازمند این است که معرفی بشود، برجسته بشود و در کانون توجه دیگران قرار بگیرد. تا اینکه اثر بخشی داشته باشد. ما اگر یک مجموعه ای باشیم که کسی خبر از کارهای ما نداشته باشد، این به درد جامعه علمی نمی خورد، چون قرار نیست که ما در درون خودمان فقط باشیم، آثارمان را تولید کنیم، خودمان بخوانیم و چاپ کنیم. باید جامعه علمی استفاده بکند. همایش ها در حقیقت نمایش توانمندی های ما هستند. لذا بیستمین سالگرد یک مقطع مناسبی است که می تواند توانمندی های ما را به مجموعه علمی کشور و حوزه های علمیه بشناساند و از طرف دیگر برای خودمان هم می تواند یک سنجشی باشد برای دیدن نقاط قوت و نقاط ضعف و همچنین چالش های پیش رو و فرصت هایی که پیش رو خواهیم داشت.