نشست علمی "ترابط علم کلام و حدیث" از سوی پژوهشگاه قرآن و حدیث با همکاری انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه و مؤسسه امام صادق علیه السلام سه شنبه 19 آبان در سالن اجتماعات مؤسسه امام صادق علیه السلام برگزار شد.
به گزارش پژوهشگاه قرآن و حدیث، نشست علمی ترابط علم کلام و حدیث از سلسله نشست های علمی گفتمان نقش حدیث در علوم اسلامی و انسانی با سخنرانی دکتر برنجکار و دکتر جبرئیلی روز سه شنبه ۱۹ آبان در سالن اجتماعات مؤسسه امام صادق علیه السلام برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حجت الاسلام و المسلمین محمدصفر جبرئیلی گفت: به اعتقاد بنده مدارس کلامی شیعه، ۱۵ مدرسه بوده است که در این دورهها هیچ گاه این مدارس خالی از حدیث نبوده است.
وی افزود: قرآن و حدیث منابع اصلی ما در فهم دین هستند؛ در کلام شیعه مدرسهای که بدون تعقل باشد یافت نمیشود ولی روش های استقاده از عقل متفاوت است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: مدرسه کوفه، روشی عقلی و نقلی را دنبال می کند؛ شیخ طوسی در رساله کمالیه بیان می کند که استناد به کلام معصوم، برهان است زیرا یقینآور است.
وی گفت: مدرسه مدینه نیز به همین شکل است؛ در قم، عقل و نقل رایج است ولی نقل در جایگاه اول است و شیخ صدوق همین مشی را داشت؛ در حوزه بغداد شیخ مفید هم کلام عقلی و نقلی رایج بوده است که در آنها عقلگرایی تاویلی حاکم بود.
حجت الاسلام جبرئیلی اظهار داشت: حوزه علمیه نجف، کلامی عقلی و استدلالی است و مدرسه ری، نیز عقلی، استدلالی و حدیثی است؛ در حله نیز عقل و نقل با هم در نظر گرفته می شده است؛ در جبل العامل عقل و نقل رویت می شود.
وی در ادامه افزود: حوزه شیراز نیز نیمه متکلم نیمه فیلسوف بودند و به همین دلیل نقل آن چنان شاخص نیست ولی باز هم به نص توجه داشتند؛ حوزه هند نیز از شیراز منشا گرفته است و مدرسه علمیه اصفهان نیز عقلی نقلی بوده است ولی در حوزه علمیه اصفهان، نقل نهادینه شده است.
ایشان در پایان تأکید کرد: مدرسه قم معاصر نیز متاثر از اندیشه های بزرگانی چون آیت الله سبحانی و علامه طباطبایی، تفسیر آیت الله جوادی، حجتالاسلام والمسلمین ربانی، آیت الله مصباح یزدی و... کلام جامعنگر و عقلی و نقلی بوده است.
علم کلام؛ نیازمند عقل و نقل
در ادامه این نشست، حجت الاسلام و المسلمین رضا برنجکار گفت: علم کلام علمی است که دست مایه آن، عقل و نقل است زیرا این دانش برای دفاع از دین به این دو حوزه نیازمند است.
وی افزود: در مدرسه علمیه کوفه، بیشترین استفاده از حدیث انجام می شده است و بعدها این مسئله کمرنگ شد و در افت و خیز افتاد ولی اوج استفاده از نص و حدیث، در کوفه است.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه تصریح کرد: کوفه برای ما یک ویژگی خاصی دارد که با همه مدارس کلامی دیگر متفاوت است زیرا کوفه در منظر اهل بیت علیهم السلام است؛ هشام بن حکم شاگرد امام صادق علیه السلام است و کار آنها تصحیح شده است ولی در دوره های بعدی این مسئله وجود ندارد.
دکتر برنجکار بیان کرد: امام صادق علیه السلام بحث های روشی را نیز به شاگردان خویش می آموختند و این مباحث در علم کلام و به خصوص در مباحثات علمی و عقلی بسیار مهم است و ائمه ما در زمینه محتوایی و روشی به کار متکلمان نظارت داشتند.
وی افزود: اوج کلام شیعه، پس از ائمه اطهار علیهم السلام هشام بن حکم است؛ زیرا امام روش وی را تصحیح کرده است و بهترین روش ها را به او آموزش دادند و بعد از وی افرادی مثل شیخ مفید در این عرصه وارد شدند.
قائم مقام پژوهشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: بحث امامت و رهبری از مهمترین مباحث کلامی بود که متکلمان ما در ابتدا به آن پرداختند و بهترین شکل این مباحث را تبیین کردند و ذخایر معرفتی عظیمی را به ما منتقل کردند.
دکتر برنجکار اظهار کرد: هشام وقتی در یک مناظره بسیار جالب به توفیق رسیدند در پاسخ به امام صادق علیه السلام که فرمود این استدلال را از که آموخته ای گفت که من اصل این ادله را از شما گرفتم ولی خودم آنها را پردازش کردم و به این استدلال رسیدم که امام وی را تصدیق می کند.
وی افزود: در مدرسه علمیه کوفه، متکلمان ابتدا حقایق را از معصوم فرا می گیرند، نه اینکه خودشان به دنبال مسایل علمی و حقیقی بروند و بعد به دنبال این مباحث حدیثی می روند.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه تصریح کرد: در مدرسه کوفه، عقل و وحی با هم حضور دارند؛ این گونه هم نیست که حد و مرز مشخصی داشته باشند به خصوص در مسئلله اثبات خدا که عقل و نقل با هم آمده است این دو از هم جدا نیست.
ایشان خاطرنشان کرد: ائمه ما با قدرت و قوت نص به دنبال پرورش عقل ما بودند؛ بحث «لاجبر و لا تفویض» پس از کوفه به بحث جبر و اختیار مبدل شد و این مباحث در کوفه سامان گرفت.
وی افزود: وقتی نص را کمرنگ کردیم یک پایه عقل خود را نیز از بین می بریم زیرا باید از این مبانی برای فهم بهتر استفاده کرد.
دکتر برنجکار در پایان تاکید کرد: استفاده از حدیث در کوفه به بهترین شکل انجام می شده است و آنها به حدیث به نقش تعبدی در کنار عقل نگاه نمی کردند.