فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51 - صفحه 88

و در برخي نسخ الكافي عدد «سبعة آلاف آية» آمده است.
حديث از نظر سندي صحيح محسوب مي شود؛ زيرا «عليّ بن الحكم» از ثقات و اجلّاي ۱ اصحاب امام رضا و امام جواد( است. مرحوم آية الله خويي( در بحثي اثبات مي كند كه عناوين ذيل همگي مربوط به يك نفر هستند: عليّ بن الحكم، عليّ بن الحكم الكوفي و عليّ بن الحكم بن الزبير و عليّ بن الحكم الأنباري. ۲
«هشام بن سالم» نيز از ثقات و اجلّا و از خواصّ اصحاب امام صادق و امام كاظم( است. نجاشي درباره اش مي گويد:

هشام بن سالم الجواليقي، مولي بشر بن مروان، أبو الحكم... ثقة، ثقة. ۳

ديگر رجاليان نيز با سياق يا الفاظ دالّ بر پذيرش، به نقل گفتار نجاشي پرداختند. ۴ به هر حال، رجاليان شيعه، بر توثيق او اتّفاق نظر دارند؛ تا جايي كه ابن غضايري هم درباره اش مي گويد:

هشام بن سالم الجواليقي، ثقة، ثقة. ۵

اسناد كليني به عليّ بن الحكم نيز صحيح است؛ زيرا مبتني بر تعليق معروف از كليني، بر اِسناد قبل است؛ يعني:

محمّد بن يحيي، عن أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم. ۶

وثاقت و جلالت هر يك از محمّد بن يحيي العطّار و احمد بن محمد بن عيسي اشعري نيز روشن تر از آن است كه نيازمند بيان باشد.

مشكل مدلولي در ظاهر حديث هشام

حديث، در ظاهر، با وجه مورد اتّفاق عددشناسان آيات قرآني و اجماع جمهور مسلمين و نيز با مجموعه يقين‌آوري از نصوص در تنافي است؛ زيرا كسي در تعداد آيات، عدد هفده هزار و بلكه حتّي هفت هزار را هم ادّعا ننموده است ۷ . اين خبر ـ كه از مصاديق «مشكل الحديث» است ـ معضلاتي را در پي داشت؛ از جمله بهانه كردن دشمنان مكتب اهل بيت(عليهم السلام)، براي فتنه انگيزي و متوجّه ساختن بهتان قول به تحريف، بر آنان.

1.. شيخ طوسى مى گويد: «عليّ بن الحكم الكوفي، ثقة جليل القدر، له كتاب أخبرنا به جماعة عن محمّد بن علي بن الحسين بن بابويه، عن أبيه، عن محمد بن أحمد بن هشام، عن محمد بن أحمد بن السندي عنه؛ و رواه محمد بن علي، عن أبيه، عن محمد بن الحسن، عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد عنه، و أخبرنا به ابن أبي جيّد، عن ابن الوليد، عن الصفّار و أحمد بن إدريس و الحميري و محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عنه» ( الفهرست، ۱۵۱ ر۳۷۶)

2.. ر.ك: معجم رجال الحديث، ج۱۱، ص۳۸۱ ـ ۳۹۵ ر۸۰۷۶ ـ ۸۰۸۹.

3.. رجال النجاشي، ۴۳۴ ر ۱۱۶۵.

4.. ر.ك: خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص۲۸۹؛ رجال ابن داود، ص۲۱۱.

5.. الرجال لابن الغضائري، ص۱۱۷- ۱۸۵.

6.. ر. ك: الكافي، ج۲، ص۶۳۴، ح۲۷.

7.. ر. ك: مجمع البيان، ج۱، ص۷۷؛ الجامع لأحكام القرآن (تفسير القرطبي)، ج۱، ص۶۴ ـ ۶۵.

صفحه از 171