فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51 - صفحه 8

جامع نويسان پيش از كليني

دكتر سيّد كاظم طباطبايي ۱

علّيّه رضاداد ۲

چکيده

در مقاله حاضر، سعي گرديده است تا با اشاره اي كوتاه به جامع نويسان پيش از كليني، اين فرضيه، اثبات شود كه قبل از كتب اربعه نيز جامع حديثي ديگري، تبويب و تدوين گرديده است. نگارنده، همچنين در پي آن است تا فرايندي را كه به تكامل نگاشته هاي حديثي و در نتيجه، به تدوين كتب اربعه و به اصطلاح «جوامع حديثي متقدّم» منجر شده است، مورد بحث و بررسي قرار دهد. از اين رو، وي به كنكاش در كتب تراجم و رجال پرداخته تا كتبي را كه تحت عنوان «الجامع» قبل از كتب اربعه، نگاشته شده اند، شناسايي نمايد. در اين ميان، وي به معرّفي جوامع حديثي مانند: الجامع في الفقه، الجامع في سائر أبواب الحرام و الحلال، كتاب مبوّب في الحلال و الحرام، الجامع الكبير في الفقه، كتاب مبوّب في الفرائض و... پرداخته و نحوه تبويب در اين جوامع و اعتبار آنها را نزد علماي بزرگ رجال (مانند نجاشي و كشي) بررسي نموده است. نگارنده، پس از معرّفي ۳۳ كتاب جامع حديثي، به اين نتيجه مهم مي رسد كه كتب اربعه، از جمله الكافي، كهن ترين جوامع حديثي شيعه نيستند و جوامع حديثي، فرايند مختلفي را طي كرده اند تا به كتب اربعه رسيده اند.

کليد واژه‌ها: جوامع حديثي، جامع نويسان، كتب اربعه، كليني.

درآمد

اين مقاله، در پاسخ به اين سؤال شكل گرفته كه: تكامل نگاشته هاي حديثي، چه فرايندي را پيموده اند تا به صورت كتب اربعه، و به اصطلاح «جوامع حديثي متقدّم»، درآمده اند؟ بنا بر اين، به كاوش در كتب تراجم و رجال پرداخته شد تا كتبي كه با عنوان «الجامع» نگاشته شده اند، شناسايي شوند. در اين ميان، عناوين ديگري نظير: «الفقه المكمّل»، «ثلاثين كتب»، «النوادر» و حتي «مشيخه» يافت شد كه ويژگي

1.استاد دانشگاه فردوسي مشهد.

2.( دانشجوي كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث، دانشگاه فردوسي مشهد.

صفحه از 171