البته، گاه کليني از «عدّه»اي، حديث گزارش ميکند که نامشان براي آيندگان، ناشناخته مانده و ماية رخ نمايي اصطلاح «عدّة مجهولة» شده است ۱ . چنين شگردي، خواه ناخواه، به کوچة بن بست ارسال سند ميانجامد که از آن، در دنبالة اين نوشته، باز خواهيم گفت.
۲. شگرد ديگر کليني براي کوتاه کردن زنجيرة نام راويان و گريز از هر بار يادآوريشان در آغاز سند، بهکارگيري فراز «و بهذا الاسناد» است که جانشين همه يا بخشي از سند حديث پيشين و گذشته، در حديث پسين و آينده ميشود. ۲
۳. باز پسين روشِ کليني براي کوتاه کردن سند با کم کردن واژههايش سند، جانشين کردن فراز جار و مجرور «عنه» در آغاز سند حديث پسين، به جاي نام راوي آغاز سند حديث پيشين است ۳ .
ناگفته نماند، نويسندة ارجمند کتاب الکافي، همه جا چنين روشي را در پيش نگرفته و در جاهاي بسياري نيز که ميتوانسته دست بدين کار بگشايد، از آن خودداري کرده است ۴ .
نيز جا داشت آن جناب، شيوة کوتاه کردن سند حديثهايي را که پياپي و با فراز «و بهذا الاسناد» و «عدّة من اصحابنا» آغاز شدهاند نيز با بهکارگيري جار و مجرورهايي چون «به» و «عنهم» در حديثهاي دوم و پس از آن، دنبال کند که چنين نکرده است ۵ ؛ روشي که گرچه ماية کوتاهي سند نيست، بهانة کوتاهي عبارت پردازي و دوري از تکرار ناخوشايند است!
۴. پر بسامدي گزارش حديث از علي بن ابراهيم قمي و محمد بن يحيي عطار
در ميان مشايخ پر شمار حديثي کليني، نام هيچ کدامشان به اندازة اين دو محدث در آغاز زنجيرة نام راويان احاديث کتاب الکافي نيست، تا آنجا که به زبان آمار و در جهان عدد و شمار، کليني ۳۳۵۵ حديث را از زبان علي بن ابراهيم قمي ۶ و ۲۷۸۷ حديث را از زبان محمد بن يحيي عطار، گزارش کرده است ۷ .
۵. بهکارگيري روايات مضمرة زراره و سماعه و ديگران
سماعة بن مهران از راوياني است که گرچه در بسياري جاها، از امامي که از او چيزي باز ميگويند و به نام و نشان ياد ميکنند ۸ ، کم و بيش در جاهايي ديگر، با آوردن ضمير، از او ياد و روايت را «مضمره» ميکند. زراره و ابوبصير هم همين گونهاند ۹ .
1.. همان، ص۳۵۴ – ۳۵۹.
2.. تا اينجا که نوشتيم، نمونههاي اين چهار رويکرد اسنادي کليني چنان پر شمار است که خـود را از يادآوري يک يا چند تا از آنها، بينياز ديدهايم.
3.. براي نمونه، ر.ك: فروع الکافي، ج۳، ص۱۸، ح۱۶؛ ص۲۹، ح۸؛ ج۴، ص۱۷، ح۲ (اول)؛ ص۴۷، ح۶؛ ص۵۵، ح۲؛ ج۷، ص۳۰، ح۲؛ ص۴۴، ح۳ و ۴ و...
4.. براي نمونه، ر.ك: همان، ج۳، ص۲۴، ح۲ (اول) و ۳ (اول)؛ ص۲۵، ح۳ (دوم)و ۴ و ۵؛ ص۲۸، ح۲و۳؛ ص۳۱، ح۹ و ۱۰ و...
5.. براي نمونه، ر.ك: همان، ج۴، ص۵۳، ح۷ و ۸؛ ص۵۵، ح۳و ۴؛ ص۸۷ – ۸۸، ح۳ و ۴ و...
6.. الشيخ الکليني البغدادي و کتابه الکافي، ص۳۱۶.
7.. همان، ص۳۴۲.
8.. براي نمونه، ر.ك: فروع الکافي، ج۳، ص۳۳۸، ح۸؛ ص۳۴۴، ح۲۱؛ ص۴۲۰، ح۱؛ ص۴۲۱، ح۱؛ ج۴، ص۵۰، ح۱۶؛ ص۹۰، ح۴و۵؛ ص۱۰۰، ح۱و۲؛ ص۴۶۶، ح۱۱ و...
9.. براي نمونه، ر.ك: اصول الکافي، ج۱، ص۳۷۳، ح۹؛ ص۳۸۸، ح۶؛ فروع الکافي، ج۳، ص۷، ح۲؛ص ۱۷، ح۶؛ ص۲۷، ح۱؛ ص۳۲، ح۲ (اول)؛ ص۲۹۴، ح۸؛ ج ۴، ص۸۱، ح۲ (دوم)؛ ج۵، ص۳۱۴، ح۴۳؛ ج۷، ص۳۹۱، ح۴؛ج۸، ص۱۲۸، ح۱۲۰و...