(ج۶، ص۳۱۲)، النار باجه [آش انار] (ج۶، ص۳۱۶)، الجفنه [سفره] (ج۶، ص۳۲۷)، سفط [سبد] (ج۶، ص۴۵۷)، فيروز (ج۶، ص۴۷۲) و ... .
ناگفته پيداست که مواردي از قبيل آنچه در فوق مورد اشاره قرار گرفت، يکي از راههاي نفوذ زبان فارسي در عربي است که از قرار، تاکنون مورد توجه پژوهندگان عرصه ادبيات قرار نگرفته است.
راويان ايراني
شماري از احاديث الکافي به راويان ايراني يا ايرانيتباري تکيه دارد که اگر نه خود نومسلمان، لااقل اجدادشان زرتشتي بودهاند. شايد پسزمينههاي فکري و پيوندهاي روزمره اين راويان با خويشان و ايرانيان زرتشتي، سببساز طرح بسياري از پرسشها درباره مجوس بوده باشد. نيز، چه بسا که با تامل در متن احاديث ضعيف، بتوان به تأثيرات احتمالي راويان نومسلمان در خلق آنها پي برد. نام برخي از راويان مذکور از اين قرار است:
«علي بن محمد قاساني»، «لوح بن شعيب نيشابوري»، «علي بن محمد هرمزاني»، «علي بن مهزيار»، «عبيدالله بن دهقان بن درست»، «زکريا بن آدم»، «ابراهيم بن محمد همداني»، «احمد بن اسحاق رازي»، «علي بن محمد بن بندار»، «عمار سيستاني»، «مرزبان»، «فتح بن يزيد جرجاني»، «سليمان الديلمي»، «ابوالحسن الاصباني»، «محمد بن وليد کرماني»، «محمد بن مخلد الاهوازي» و «عثمان الاصبهاني». ۱
موارد ديگر
در الکافي احاديث پراکنده ديگري هم وجود دارد که با بررسي و تحليل هر يک در کنار شواهد ديگر، ميتوان به نتايج ارزشمندي دست يافت:
۱. شطرنج
سئل عن الشطرنج فقال: دعوا المجوسية لأهلها لعنها الله. ۲
۲. شرب خمر
قضي اميرالمؤمنين( أن يجلد اليهودي و النصراني في الخمر و النبيذ المسکر ثمانين جلدة و .. کذلك المجوسي و لم يعرّض لهم إذا شربوها في منازلهم و کنائسهم. ۳
1.. (رک: ج۵، ص۲۱۰ و ۲۱۱ و ۲۷۰ و۲۷۱ و ۳۲۸ و ۳۳۰ و ۳۹۹ و ۲۳۸؛ ج۶، ص۲۳۸ و ۲۵۸ و ۳۰۷ و۳۳۰ و ۳۳۶ و ۵۰۹ و ۵۱۶ و ۵۵۰ و ۵۵۱)
2.. (ج۶، ص۴۳۷)
3.. (ج۷، ص۲۳۹)