که در مورد ظهور مهدي آل محمد وجود دارد، در تناقض است. ۱ علاوه بر اين، با توجه به روايات فراواني که از طريق فريقين آمده که حضرت عيسي همراه حضرت مهدي ظهور ميکند. ۲ احتمال دارد که متن حديث به صورت «لا مهدي الا عيسي بن مريم معه» باشد که در برخي کتب غير حديثي مانند تذکرة الاولياء از عطار نيشابوري اين چنين گزارش شده است. کساني هم گفتهاند که معناي حديث آن است که کسي جز حضرت عيسي بن مريم در مهد (گهواره) سخن نگفته است. ۳
نتيجه
از آنچه که در اين نوشتار دربارة حضرت عيسي(عليه السلام) در کتاب الکافي و ديگر منابع اسلامي در مقايسه با عيسي در مسيحيت آمد نتايج ذيل حاصل ميشود.
۱. علاوه بر اين که قرآن کريم بارها بر شخصيت ممتاز حضرت عيسي مسيح( به عنوان يکي از پيامبران بزرگ الهي تأکيد کرده و او را به طور ويژه مؤيد به روح القدس دانسته، در کتب حديثي مسلمانان نيز روايات بيشماري درباره آن حضرت و اعمال و گفتار ايشان آمده است. شماري از احاديث کتاب الکافي به گوشههايي از شخصيت، زندگي و اعمال و سخنان حضرت عيسي پرداخته که ضمن تأييد برخي آموزههاي کتب مقدس مسيحيان، در پارهاي از موارد هم با آنها مخالفت کرده است.
۲. از آنجا که برخي از مطالب قرآن و روايات در مورد حضرت عيسي(عليه السلام) در کتب رسمي مسيحيان نيامده است، برخي از مسيحيان آنها را جعلي و افسانه دانستهاند.
۳. با توجه به اين که هيچ کدام از کتب رسمي مسيحيان تاريخي روشن و قابل اعتماد ندارد، غير واقعي دانستن مطالب اسلامي در مورد حضرت عيسي، ادعايي بدون دليل است، بويژه آن که بسياري از نويسندگان، حتي در ميان خود مسيحيان، برخي از عقايد رايج مسيحيت را اسطورهاي دانستهاند.
۴. بيشتر مطالبي که در قرآن و احاديث درباره حضرت عيسي و معجزات ايشان آمده در کتب خود مسيحيان هم آمده است؛ گرچه امروزه برخي از اين کتابها براي مسيحيان رسميت ندارد. رسميت و عدم رسميت نوشتههاي مسيحي بر پايه تصميم آباي مسيحي بوده است و به معناي نادرست بودن تمام مطالب در نوشتههاي غير رسمي نيست.
۵. قرآن کريم، ضمن نقل مطالب مربوط به حضرت عيسي به تصحيح آنچه در کتب رسمي يا غير رسمي مسيحيان آمده نيز ميپردازد که نمونة آن در نقل سخن حضرت عيسي در گهواره ملاحظه ميشود. همچنين، متون اسلامي به واقعيت نداشتن گزارشهايي پرداخته که مسيحيان عصر نزول قرآن بر آن اجماع داشتهاند. اين امر تأکيدي بر الهي بودن متون اسلامي است ک در بيان حقيقت مرعوب رسميت داشتن برخي گزارشها نشده است.
1.. ر.ک: تهذيب التهذيب، ج۹، ص۱۲۶.
2.. ر.ک: همان.
3.. ر.ک: مقدمة ابن خلدون، ج۱، ص۱۷۸.