عيسي(عليه السلام) در روايات الکافي در مقايسه با عيسي در مسيحيت
محمد کاظم شاکر ۱
چکيده
در قرآن کريم از حضرت عيسي(عليه السلام) به عنوان پيامبر بزرگ الهي ياد شده و بارها بر تأييد او توسط روح القدس تأکيد شده و حتي قرآن، به صراحت، او را کلمه و روحي از جانب خداوند خوانده است. در روايات اسلامي نيز از آن حضرت با عنوان «روح الله» ياد ميشود. با اين حال، عيساي قرآني بندهاي متواضع است که خداوند به او نعمتي ويژه عطا کرده است. کتب روايي، ضمن يادکرد از آيين مسيحيت با نام «نصرانيت» و از مسيحيان با عنوان «نصارا»، به تبيين جزئيات بيشتري از شخصيت، اعمال و سخنان حضرت عيسي پرداختهاند. مسيحيان، ضمن همانديشي با پارهاي از محتويات قرآن و حديث دربارة حضرت عيسي، با پارهاي ديگر از اين گزارشها سخت مخالف هستند. در واقع، الهيات مسيحي چهرهاي کاملاً استثنايي به حضرت عيسي(عليه السلام) داده تا جايي که حتي چهره الهيات را نيز دگرگون کرده و آن را از خدامحوري به مسيح محوري مبدل ساخته است.
مسيحيان نوعاً آموزههاي قرآن و احاديث اسلامي را دربارة حضرت عيسي(عليه السلام)، گزارشهاي افسانهاي ميدانند که بهرهاي از واقعيت ندارند. از اين رو، در اين مقاله کوشيدهايم تا اين مسأله را به بررسي بگذاريم.
نويسنده، ضمن عرضة پاسخي نقضي به اين ادعاها، ضمن گزارش اهم محتويات کتاب الکافي دربارة حضرت عيسي(عليه السلام) و نيز مقايسة آن با ديدگاههاي رايج مسيحيت، به اين نتيجه رسيده که گفتمان اسلام دربارة حضرت عيسي(عليه السلام)، در مقايسه با گفتمان مسيحيت، بيشتر بر واقعيات تاريخي و نيز الهيات عقلاني متکي است. اين گفتمان، امروزه از سوي برخي انديشمندان مسيحي، مانند جان هيک نيز مورد استقبال قرار گرفته است.
کليد واژهها: عيسي، مسيح، عيسي در روايات، عيسي در قرآن، عيسي در مسيحيت، الهيات مسيحي.
طرح مسأله
جهان از آغازين روزهاي حيات مسيحيت تا کنون شاهد عقايد گوناگون و گاه متناقض دربارة اولين شخصيت اين آيين، يعني حضرت عيسي مسيح( بوده است. نه تنها مسلمانان و يهوديان، به عنوان