۳. بهکارگيري واژة «اصحاب» در فرازهايي چون «عن رجل من اصحابه»، «عن بعض اصحابه»، «رجل من اصحابنا»، «عن بعض اصحابنا» و «عن بعض اصحاب ابي عبدالله»، در حديثهاي شمارة ۶، ۷، ۹، ۲۸، ۳۰، ۳۱، ۵۷، ۱۴۰، ۲۳۹، ۲۶۵، ۲۸۶، ۳۳۳، ۳۴۸، ۳۶۴، ۳۶۵، ۳۷۵، ۳۸۵، ۳۹۴، ۴۰۱، ۴۰۵، ۴۲۹ و...
۴. بهکارگيري واژة نکرة «رجل» و مشتقاتش در فرازهايي چون «عن رجل»، «عن رجل من اصحابه» و «عن بعض رجاله»، در حديثهاي شمارة ۹، ۱۵۳، ۱۶۴، ۱۷۹، ۱۸۵، ۲۲۸، ۲۴۸، ۲۶۴، ۳۳۱، ۳۷۳، ۳۸۶، ۴۰۵، ۴۵۷ و...
۵. بهکارگيري واژة «بعض» در فرازهايي چون «عن بعضهم»، «عن بعض موالي ابي الحسن» و «عن بعض الحکماء»، در حديثهاي شمارة ۱۹۱، ۲۳۷ و ۲۸۷.
۶. بهکارگيري واژة «رجل» با نام قبيلهها و شهرها در فرازهايي چون «عن رجل من اهل بلخ»، «عن رجل من الکوفيين»، «عن رجل من اهل الجبل لم يسمه» و «رجل من بني نوفل بن عبدالمطلب»، در حديثهاي شمارة ۲۲۴، ۲۹۶، ۳۵۰ و ۴۶۴.
۷. بهکارگيري صيغههاي گوناگون «عدّة مجهولة»، مانند «عن غير واحد من اصحابنا»، «عدّة» و «عن غير واحد من اصحابه»، در حديثهاي شمارة ۲۱۵، ۲۲۰، ۳۵۷، ۴۵۴و ۴۵۶.
۸. بهکارگيري فرازهايي مبهم و سربسته، چون «سمعت شيخاً يذکر»، «غيره»، «غيره من اصحابنا» و «عن عامل کان لمحمد بن راشد»، در حديثهاي شمارة ۱۷۴، ۲۵۵، ۳۳۷، ۵۰۳، ۵۲۶، ۵۳۲ و ۵۳۳.
چند نکته
الف. تا آنجا که وارسي شد، ميان احاديث روضة الکافي، حديث موقوف بر يکي يا چند تن از صحابيان امامان(، ديده نشده است.
ب. تنها يک حديث، بيکم و کاست (از جهت سند و متن)، در دو جاي روضة الکافي، نوشته و تکرار شده است ۱ .
ج. در کتاب روضة الکافي، به جاي رفع سند از سوي برقي، رفع سندهاي پدرش ديده ميشود ۲ .
د. در حديث شمارة ۳۳۵، به مرسل بودن آن، تصريح شده است؛ «... عنه، عن ابيه مرسلاً».
ه . سند برخي از حديثهاي روضة الکافي، تنها يک راوي دارد؛ بيآن که پاي ابزارهاي اختصار سند در ميان باشد ۳ .
و. سند پارهاي از حديثهاي روضة الکافي، تنها دو راوي دارد؛ بيآن که پاي ابزارهاي اختصار سند در ميان باشد ۴ .
1.. ر.ك: حديثهاي شمارة ۹۹ و ۱۷۱.
2.. ر.ك: حديثهاي شمارة ۴۱۰ و ۴۶۵.
3.. ر.ك: حديثهاي شمارة ۱۱۲ و ۴۴۸.
4.. ر.ك: حديثهاي شمارة ۷۱، ۹۷، ۱۲۳، ۲۳۸، ۲۶۷، ۲۹۴، ۲۹۵، ۳۱۱، ۳۲۲– ۳۲۴، ۳۴۱– ۳۴۴، ۵۱۰ – ۵۱۳، ۵۱۴- ۵۱۷، ۵۶۵ و ۵۶۷.