صفحه و داراي اشارههايي کلي که محورهاي دوم و سومش، بيرون از بدنه و متن کتاب روضه و اندازة دومين محورش، تنها دو سطر و با چاشني «و ليس من الضرورة التعرض لها جميعاً ۱ »، همراه است!
باري، گويندة اين سخن، چه در اندازة يک گزارش سست و نپذيرفينت شهيد ثاني و چه به پشتوانة گزارشهايي استوارتر و پذيرفينتتر، ملاخليل قزويني و چه هر کس ديگري باشد، گفتهاش خردهپذير و بر کنار از درنگ در قرينههاي بسياري است که نگارش کتاب روضه را به دست کليني، گريز ناپذير و پذيرفينت ميکنند و ما از آن همه، به قرينههاي سندياش ميپردازيم.
کليني و رويکردهاي اسنادياش در هفت جلد نخست الکافي
۱. معنعن کردن سند و تحويل آن
کليني براي گزارش سند تک تک احاديث کتاب الکافي از ميان صيغههاي پرشمار و گوناگون اداي سند، روش «عنعنه» را برگزيده و به ديگر صيغ اداي سند، جز در جاهايي انگشتشمار، روي نياورده است. چنين رويکردي، گرچه از يک سو، به دراز شدن زنجيرة نام راويان ميانجامد، فرصت فراخي را براي نماياندن «تحويل سند» به نويسندة ارجمند آن کتاب ميدهد؛ در اين روش، گزارشِ نام راويان، هر جا حرف جر «عن»، پيش روي خود، حروف عطف واو را داشته باشد، نشان دهندة تحويل سند و ديگرگون شدن بخشي از آن يا سر تا پايش خواهد بود.
۲. کوتاه نکردن سند، از يک نگاه
نويسندة ارجمند کتاب الکافي، رو در رو با دو محدث بزرگ و گرانماية شيعي، شيخ صدوق و شيخ طوسي ـ که پس از او سر برآوردند و در سه کتاب گرانبهاي حديثي خود، کتاب من لا يحضره الفقيه، الاستبصار و تهذيب الاحکام (الاخبار) دست به دامان کوتاه کردن سند حديث و بازگويي بخش عمدهاش در بخش پاياني آن کتابها (مشيخه) شدند ـ هر سند را در آغاز پرداختن به هر حديث، بازگفته و خواه ناخواه، با اين کار خود ـ که نوعي تکرار و گونهاي پرگويي را به دنبال دارد ـ ماية ضخيمتر و حجيمتر شدن کتاب حديثي خود شده است.
۳. کوتاه کردن سند، از نگاهي ديگر
۱. يکي از روشهاي کليني براي پيشگيري از بيش از اندازه دراز شدن سند هر حديث و گريز از پرشمار شدن نام راويان، بهکارگيري فراز «عدّة من اصحابنا»، هنگام روايتش از سه تن، احمد بن محمد بن عيسي اشعري، احمد بن محمد بن خالد برقي و سهل بن زياد آدمي رازي است. چنين شگردي ـ ناگفته پيداست ـ که بر کنار از نارسايي ارسال سند است؛ چرا که از نام و نشان اين راويانِ پا در ميان، ميان کليني و سه راوي نام برده، راز گشايي شده است و کساني شناخته شدهاند ۲ .