قرينههاي سندي نگارش روضة الکافي به دست کليني
پرويز رستگار ۱
چکيده
کتاب گرانسنگ الکافي، نوشتة مرحوم ثقة الاسلام کليني در چاپ و نمود امروزين خود، سه بخش و هشت جلد است؛ دو جلد نخستش، اصول الکافي، پنج جلد بعدياش فروع الکافي و جلد پايانياش، گاهي همچنان، فروع الکافي و گاهي روضة الکافي ناميده ميشود.
در بارة نگارش اين جلد پاياني به دست آن محدث امامي مذهب، سخني که چون جايگاهي در گوشها و جايي در دلها نيافت، چند سده پيش از اين، بر زبان يک يا دو تن آمده است که اين نوشتار کوتاه دامان، در پي سست نشان دادنش از يک نگاه، از ميان چندين و چند نگاه رهگشا و پاسخ دهنده است.
ما در اين نوشته، ميخواهيم با رويارو کردن روضة الکافي با هفت جلد ديگر کتاب الکافي، رويکرد يگانة کليني را در اسناد احاديث اين مجموعة هشت جلدي و نادرستي ادعاي نگارش کتاب روضة الكافي را به دست کس يا کساني، جز اين محدث فرهيخته و پيشتاز، نشان دهيم.
کليد واژهها: ابوجعفر کليني، روضة الکافي، خليل بن غازي قزويني، اسناد حديث، ارسال سند، اختصار سند.
درآمد
نوشتة ارجمند و گرانبهاي مرحوم کليني ـ که با نام الکافي، آوازهاي بيمانند ميان نوشتههاي حديثي شيعيان، پيدا نموده و از همان آغاز، خود را گرانيگاهِ نگاه و گرايش عرف خاص و عرف عام امامي مذهبها کرد ـ ۲ همواره از نگاه مهربان همگان برخوردار بود، تا آن که تنها يک بخش آن ـ که بيشتر با نام روضة الکافي شناخته ميشود ـ با يک سخنِ دو دلي آفرين در سدة يازدهم هجري، دست به گريبان شد.
گوشة شنيدنيتر اين داستان ـ که در پي خواهد آمد ـ آن است که اين گفته از دهان کسي شنيده شد که خود رويکردي اخباري داشت و جا داشت همخوان و هماهنگ با چنان گرايشي، چنين سخني نگويد و گوينده و، در واقع، پراکنندة اين شايعه، کسي ديگر با گرايشي ديگرگون باشد!
1.عضو هيأت علمي دانشگاه کاشان.
2.. براي نمونه، ر.ك: رجال النجاشي، ص۳۷۷.