مسأله آن است که اگر ما از قرار معلوم از عراق، ۱ يا به طور مشخصتر از کوفه، ۲ به کعبه رو کنيم، در آن صورت، محدوده حرم به سمت چپ دو برابر سمت راست گسترش پيدا ميکند. بنابراين، اگر ما بخواهيم احتمال مواجهه خود با بخشي از حرم را به نهايت برسانيم، ۳ در اين صورت، بهتر است که متوجه سمت چپ کعبه شويم تا سمت راست آن؛ به تعبير ديگر، ما قصد ميانه حرم را ميکنيم. ۴
اين تبيين در تصور نامتعارفي از قبله ريشه دارد. در سياق اين احاديث، قبله همان کعبه نيست، بلکه بيشترْ حرم به مثابه کل آن است. همچنين، اين انديشه در احاديث منقول از [امام] جعفر صادق پديدار ميشود؛ براي مثال: «خداوند کعبه را قبله مردم مسجد قرار داد، مسجد را قبله مردم حرم قرار داد، و حرم را قبله مردم عالم قرار داد». ۵ در اينجا مسجد، همان مسجد الحرام است که کعبه در ميانه آن قرار دارد، و حرم، منطقه گستردهتر متبرک پيرامون مکه است. بنابراين، اگر ما بيرون از اين منطقه باشيم، همه حرمْ قبله ما خواهد بود. ميتوانيم اين آموزه را قبلههاي جايگزين، يا صرفاً جايگزيني (nesting) بناميم، که با ديدگاه معيار که قبله را يا فقط خود کعبه ميداند يا، براي کساني که دور هستند، جهت کعبه قلمداد ميکند، مغايرت دارد؛ ميتوانيم اين ديدگاه را ديدگاه کعبهگرا (Ka’batist) بخوانيم. بيشتر آموزه جايگزيني تصوري امامي است؛ هرچند منحصراً چنين نيست. ۶
1.. محسن فيض در توضيح خود بر حديث طولانيتر تعبير «اصحاب» به کار رفته در حديث را با مردم عراق يکي ميداند (وافي، ج۵، ص۵۴۳، س۸).
2.. همان گونه که شهيد اول خاطر نشان ساخته است، مفضل اهل کوفه و بيشتر ناقلان حديث امامان، عراقي بودند (ذکري، ج۳، ص۱۸۵، س۱۱).
3.. در اينجا به زبان احتمال سخن گفتم، ليکن تا جايي که ميدانم، نخستين کسي که صريحاً اين مسأله را بيان کرد، کاشف الغطا بود: (فالميل الي اليسار ابعد عن احتمال الخروج عن الحدود (کشف، ج۳، ص۱۰۴، س۸).
4.. به نظر ميرسد هنگامي که عالمان در عبارات خود از «توسط» نام ميبرند، مقصودشان همين مطلب است (ابن فهد، مهذّب، ج۱، ص۳۱۷، س۱۲؛ محسن فيض، وافي، ج۵، ص۵۴۱، س۱؛ نجفي، جواهر، ج۷، ص۳۷۷، س۵؛ و قس: شهيد ثاني، مسالک، ج۱، ص۱۵۵، س۱۶: ليتوسطوا الحرم). در رساله محقق درباره تياسر که ابن فهد آن را در مهذب، ج۱، ص۳۱۵، س۱۹، شرح کرده است، اين عبارت را مييابيم: إن اريد بالتياسر، وسط الحرم. در رسالههاي محقق چاپ شده به وسيله استادي، در اينجا تعبير توسط به کار رفته است (محقق، رسائل، ص۳۳۰، س۱۷).
5.. طوسي، تهذيب، ج۲، ص۴۴، ش۱۳۹؛ ابن بابويه، فقيه، ج۱، ص۱۷۷، ش۸۴۱. براي ديدن احاديث مشابهي از جعفر صادق، ر.ك: طوسي، تهذيب، ج۲، ص۴۴، ش۱۴۰؛ ابن بابويه، عِلل، ص۳۱۸، باب۳، ش۲. حديث آخري چنين است: «خانه (يعني کعبه) قبله مسجد است، مسجد قبله مکه است، مکه قبله حرم است، و حرم قبله عالم است».
6.. براي ديدن نمونه سني احاديث گوياي جايگزيني منسوب به پيامبر، ر.ك: بيهقي، السنن الکبري، ج۲، ص۱۰، س۱ (بيهقي اين احاديث را بياعتبار ميشمارد)؛ همچنين ر.ك: ازرقي، اخبار مکه، ج۲، ص۱۹، س۵؛ کينگ، جهان ـ نقشهها، ص۴۷؛ و دائرة المعارف اسلام، ويراست دوم، مدخل «مکه»، ص۱۸۱ الف (دي. اي. کينگ). بروجردي از اين واقعيت که اين حديث از سوي اهل سنت نقل شده است، استفاده ميکند تا حديث جايگزيني نقل شده در ميان شيعه را نقل و رد نمايد (بروجردي، رسالة في القبلة، ص۱۵، س۱۱، نيز قس: همان، ص۱۴، س۶؛ درباره دليل اين نوع طرد، ر.ك: همان، ص۱۵، ش۴۱؛ انتصار رب، نظر مرا به اين مقاله جلب کرد). گاه اين آموزه به مالک نسبت داده ميشود (براي مثال ر.ك: حطب، مواهب الجليل، ج۱، ص۵۱۰، س۱۲؛ با اين توضيح: هذا النقل عنه غريب، و قس: بروجردي، رسالة في القبلة، ص۱۳، ش۳۱)؛ ولي من اين مطلب را در منبع مالکي کهني نديدهام. همچنين اين انديشه در ميان اباضيه ديده ميشود (منهاج، شقصي، ج۴، ص۷۲، س۳ و ۸)