اين کسان با جراحي به زن يا مرد تبديل ميشدند، ليکن امروزه اين رفتار به نقد کشيده شده است و برخي محققان، به استناد يافتههاي علمي، آنان را نوعي جنس سوم قلمداد کردهاند؛ براي مثال چِريل چَيز (Cheryl Chase) انجمن ميانجنسي آمريکاي شمالي ۱ را در سال ۱۹۹۳م، با هدف حمايت از اين کسان بنياد گذاشت. ۲ حاصل آن که بر خلاف گذشته ـ که تصور ميشد دو جنس متمايز وجود دارد ـ امروزه اين نظريه مطرح شده است که بايد:
زن و مرد را چون دو انتهاي متضاد يک پيوستار در نظر گرفت که در ميانه همپوشي چشمگيري با هم دارند. ۳
حتي برخي از فمينيستها به تحقيقاتي اشاره ميکنند که نشان ميدهد «مردان نيز چون زنان دستخوش دورههاي ماهانه و تغييرات حالات روحي هستند». ۴ بدين ترتيب، کساني که به علم و يافتههاي علمي در اين زمينه استناد ميکنند، متوجه باشند که اين يافتهها مربوط به کدام دوره است و تابع کدام پارادايم يا سرمشق نظري.
ب. بايد توجه داشت که اين نوع مطالعات و شواهد، بهطور معمول، از نظر روشي ترديد بر انگيزند، زيرا يا شواهد درست انتخاب نميشوند، يا شواهد نقيض ناديده گرفته ميشوند و يا تفسير نادرستي از شواهد درست به دست داده ميشود. در واقع، بسياري از يافتهها در معرض تفاسير متعدد و حتي متضادي قرار ميگيرند و اين نه خود يافتهها، بلکه مفسر است که با قرار دادن شواهد در چارچوب تفسيري خاصي، به تفسيري معين ميرسد؛ براي مثال، يکي از تازهترين يافتههاي روانشناسي تکاملي و جامعهشناسي زيستي بيانگر تنوع خواهي جنسي مرد و يکهخواهي جنسي زن است. ليکن از اين يافتة تجربي دو تبيين متفاوت به دست داده شده است و از آن «ميتوان هم براي تبيين بيبند و باري جنسي مردان و هم براي تبيين وفاداري جنسي آنان به کار برد». ۵
در بحث ما نيز همين مسأله ديده ميشود؛ براي مثال، در زماني که الگوي دوجنسي بر علم حاکم بود و دانشمندان در پي برجسته کردن تفاوتهاي ميان زنان و مردان بودند، عالماني که ميخواستند اسکلت زنان را طراحي کنند، براي کشيدن مدل خود، از اسکلتهايي با لگن خاصره بزرگ استفاده ميکردند. نتيجه اين انتخاب آن بود که اين نقاشيها به خوبي نشان ميدادند که زنان مشخصاً براي بارداري و فرزندپروري و اقامت در خانه ساخته شدهاند. ۶ همچنين بسيار گفته و ادعا شده است که حجم مغز زنان کوچکتر از مغز مردان است. در نتيجه، ظرفيت عقلي آنان کمتر از مردان است؛ حال آن که اندازهگيريهاي فعلي نشان ميدهد که حجم مغز زنان نسبت به بدنشان اندکي بيش از حجم مغز مردان
1.. Intersex Society of North America.
2.. An Introduction to Feminist Philosophy, P. ۴۰.
3.. جامعهشناسي جنسيت، ص۱۸.
4.. همان، ص۲۰.
5.. زمينه روانشناسي هيلگارد، ص۶۲۵.
6.. An Introduction to Feminist Philosophy, P. ۳۷.