است؛ علاوه بر شيعيان ـ كه آن را پس از قرآن كريم، بزرگترين دستور زندگي مادي و معنوي و والاترين كتاب رهايي بخش دانسته و دستورات معنوي و حكومتي آن را بزرگترين راه نجات تلقي کردهاند ـ ۱ بزرگان اهل سنت هم آن را بسيار ستودهاند. با بررسي خطبهها و رسالههاي اديبان و علماي عرب و بلكه اشعار شاعران عربيِ پس از اسلام، خواهيم ديد كمتر شاعر و اديبي از سخنان علی علیه السلامعليه السلام) معنايي را نگرفته و يا كلام وي را در نوشته و سروده خويش تضمين نكرده باشد. ۲ مترسّلان عربي چون عبدالحميد بن يحيي عامري (م ۱۳۲ق)، جاحظ (م ۲۵۵ق) و ابن نباته (م۳۷۴ق) نيز براي مشق فصاحت و بلاغت در آن نگريسته و فقرههايش رابه كار بردهاند و اين كار را به ديگران نيز توصيه كردهاند. ۳
مطالعات غربيان در باب شيعه
غربيان در نقطه آغازين برخورد و آشنايي با مسلمانان (جنگهاي صليبي) بيشتر با فاطميان در تماس بوده و يا آن كه آگاهيهاي اندك خويش را درباره اسلام، از حشّاشين (اسماعيليه) ۴ كسب ميكردند. ۵ در اين دوران سرشار از آگاهيهاي اندك و ناكافي از اسلام، ۶ تصورات آنها از شيعه به مراتب كمتر و نادرستتر بود. ۷ ويليام صوري، ۸ رئيس اسقفان شهر صور در اين ايام، يكي از قديميترين نويسندگان غربي است كه براي نخستين بار در نوشته خود به شيعه اشاره ميكند و به گمان خود، تفاوت آن را با اسلام سني بيان ميدارد، اما حقيقت، آن است كه او از شيعه به نادرستي و تنها بدان جهت كه تعاليمش شبيه آيين وي است، ياد ميكند. ۹ ويليام (و نويسندگان پيروش) معتقد بودند جبرييل( در ابلاغ وحي به علی علیه السلامعليه السلام) خطا كرده و به اشتباه، به پيامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ وحي نموده است، ۱۰ و ۱۱ ولي چه جاي تعجب وقتي منبع آگاهيهاي امثال ويليام از شيعه، سخنان افرادي چون شيخ الجبل، رئيس حشّاشين (اسماعيليه) شام باشد. ۱۲
اين گونه خطاها در آثار ديگر نويسندگان عصر صليبي چون ژاك دو ويتري ۱۳ اسقف منطقه عكا نيز به چشم ميخورد؛ ژاك، با وجود، آگاهيهاي بيشتر از اسلام، اطلاعاتي ناچيز و نادرست در باب شيعه از
1.. براي نمونه، ر.ک: وصيت نامه، ص۵.
2.. نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدي، ص ح.
3.. همان، ص ز ح.
4.. Assassin، (حشاشين).
5.. «اسلام از دريچه چشم مسيحيان»، ص۱۰۷ـ ۱۰۸؛ Islam and the west p.۳۴۹; Western studies of shi’a Islam, p.۳۱۰.
6.. مطالعات اسلامي در غرب انگليسي زبان، از آغاز تا شوراي دوم واتيکان، مثلاً ص۲۰.
7.. «گذري بر مطالعات شيعي در غرب» ص۱۵۴ـ ۱۵۸؛Western Studies of Shia Islam, p.۳۱.
8.. William of tyre.
9.. تاريخ الحروب الصليبيه، الأعمال المنجزه فيما وراء البحار، ج۱، ص۱۴۶- ۱۴۷؛ نيز براي آراي افرادي چون مارکوپولو، نک: «گذري بر مطالعات شيعي در غرب»، ص۱۶۵ـ۱۶۶.
10.. Islam and the West, the making of an Image , p. ۳۵۰.
11.. اين سخنان برگرفته از عقايد گروهي از غلات شيعه موسوم به« غرابيه» است و نظر جمهور شيعيان نيست.
12.. Ibid , p. ۳۴۹.
13..Jacques de vitry.