آثار ديگر نيز تقريباً مطالب موجود در اين نوشتهها را به صورت مختصرتري بيان كردهاند؛ بجز محقق شوشتري كه كار مستقلي در اين باره ندارد، اما در كتابهاي الاخبار الدخيلة و قاموس الرجال، به صورت پراكنده، نظر خويش را مطرح كرده است. ايشان براي زيارت عاشورا سه طريق بيان كرده، بر اين عقيده است که طريق دوم شيخ (طريق محمد بن خالد الطياسي) از نظر سند، موجه و قابل اسناد است. ايشان با تفكيك سند زيارت و سند قسمت اول حديث ـ كه ثواب زيارت را بيان ميكند ـ ميگويد كه يكي از طرق زيارت صحيح است، اما قسمت اول روايت (ثواب زيارت امام حسين( در روز عاشورا) مستند نيست و در طريقش اشكال وجود دارد. ايشان، پس از ذكر عباراتي از قسمت اول ـ كه آنها را امور منكره ۱ مينامد ـ ميگويد:
نفس زيارت را ميتوان تصحيح كرد؛ چرا که صفوان نفس زيارت را از امام صادق علیه السلام نقل كرده است و طرق صفوان قابل تصحيح است. ۲
آيةالله سيد موسي شبيري زنجاني نيز در پرسشي که از ايشان به عمل آمده است، به بررسي يکي از طرق زيارت عاشورا (طريق سوم) پرداخته و آن را اثبات و تصحيح کرده است. ۳ در بين بحث، به برخي از ديدگاههاي ايشان اشاره کردهايم.
بيان طرق حديث
زيارت عاشورا از طريق ابنقولويه در كاملالزيارات، به دو طريق، به دست ما رسيده است؛ يعني كاملالزيارات قديميترين كتاب موجود از قدماست كه در آن زيارت عاشورا نقل شده است. بعد از وي، شيخ طوسي نيز در كتاب مصباح اين زيارت را به دو طريق نقل كرده است كه يكي از طرق او، با كمي تسامح، مثل يكي از طرق ابنقولويه است. بنابراين، طرق زيارت عاشورا چهار طريق است و بقيه علماي گذشته از اين دو بويژه شيخ طوسي نقل كردهاند.
در اين قسمت به بيان اين طرق ميپردازيم:
قديميترين نقل
ابنقولويه در كاملالزيارات سند زيارت عاشورا را چنين بيان ميكند:
حدثني حكيم بن داود بن حكيم و غيره، عن محمد بن موسي الهمداني، عن محمد بن خالد الطيالسي، عن سيف بن عميرة و صالح بن عقبة، عن علقمه بن محمد الحضرمي و محمد بن إسماعيل، عن صالح بن عقبه عن مالك الجهني عن أبيجعفر الباقر قال: «هر كس امام حسين
1.. مطالبي مانند ثوابهاي غلوآميز موجود در ابتداي روايت. براي مطالعه بيشتر ر.ک: الاخبار الدخيلة، ج۳، ص۲۵۶.
2.. لازم به تذكر است كه روايت صفوان متن زيارت را نقل نكرده، بلكه سيف بن عميره ميگويد كه آنچه را علقمه برايمان گفته بود، او هم گفت. بنابراين نظر نيز بر فرض كه سند زيارت صحيح باشد، ولي متن زيارت به صورت جزء به جزء ممكن است مستند نباشد.
3.. ر.ک: فصلنامه سفينه، سال چهارم، شماره ۱۴.