فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 100

نقل سوم

قطب راوندي نيز همين جريان را به همان صورت الأمالي صدوق ذكر كرده است و در آخر افزوده است كه وقتي پيامبر صلی الله علیه و آله از حال آنها مطلع شد، با علی علیه السلام داخل باغ مقداد شد؛ در حالي كه در نخل‌هايش خرمايي باقي نمانده بود. پيامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: اين سبد را بگير و به سوي آن درخت خرما برو و بگو كه پيامبر خدا( مي‌فرمايد: به حقّ خدا، از تو مي‌خواهم كه ما را از ميوه‌ات اطعام كني! علی علیه السلام چنان كرد و ميوه‌ها را پيش رسول الله صلی الله علیه و آله آورد و همه خوردند و به مقداد و خانوادة مقداد نيز اطعام كرد و براي فاطمه علیها السلام و حسنين علیهما السلام نيز آورد و كفايتشان كرد. وقتي به منزل رسيدند، حضرت فرمود: بشارت بده و صبر پيشه كن اي فاطمه علیها السلام كه جز با صبر بدانچه پيش خداست، نمي‌رسي. پس جبرييل سورة «هل اتي» را آورد. ۱

نقد و بررسي روايت

الف. بررسي سند روايت: اين روايت مرسل و بدون سند ذكر شده است.
ب. بررسي متن روايت: در اين روايت نيز، اضطراب وجود دارد و آن، جريان درخت خرماي مقداد است كه در روايات قبلي طعام آسماني و سوره «هل اتي» ذكر شده بود.

نقل چهارم

اربلي نيز از المناقب خوارزمي، از ابن عباس روايتي را آورده است كه ثعلبي و ديگر مفسران قرآن در مورد آيه (يُوفُونَ بِالنَّذْرِ( متذكر آن شده‌اند. او مي‌گويد: حسنين مريض شدند و پيامبر صلی الله علیه و آله با ابوبكر و عمر به عيادتشان رفتند و گفتند: اي اباالحسن، چه خوب است كه بر دو فرزند خود نذري نمايي و ... علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و فضه نذر كردند كه اگر حسنين بهبود يابند، سه روز روزه بگيرند. حسنين علیهما السلام شفا يافتند، در حالي كه پيش آل محمد صلی الله علیه و آله چيزي براي خوردن نبود. امير المؤمنين علیه السلام پيش شمعون خيبري ـ كه يهودي بود ـ رفت و سه صاع جو از او به قرض گرفت.
و در حديث مزني از ابن‌مهران باهلي آمده است كه حضرت علی علیه السلام پيش يكي از همسايگانش ـ كه پشم‌ريسي مي‌كرد و شمعون بن حانا نام داشت ـ رفت و گفت: آيا براي تو ممكن است كه جزه‌اي (آن مقدار از پشم گوسفند كه در سال بريده شود) از پشم بدهي تا دختر محمد صلی الله علیه و آله در مقابل سه صاع از جو بريسد؟ گفت : آري. ‌پس پشمي به حضرت داد و ايشان پشم و جو را به منزل آورد و به فاطمه علیها السلام خبر داد و او اطاعت كرد... ( بقيه داستان عين همان است كه در الأمالي طوسي آمده است).
ابن مهران باهلي در ادامة حديث مي‌گويد كه پيامبر صلی الله علیه و آله وقتي داخل منزل فاطمه علیها السلام شد، و وضع آنها را ديد، گريست و گفت شما سه روز بدين وضع بود‌ه‌ايد و من از شما غافل بوده‌ام؟ پس جبرييل اين آيات را نازل كرد: (إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُوراً( . خطيب در اين قضيه روايتي ديگر آورده و

1.. الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۳۹ ـ ۵۴۰؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴.

صفحه از 423