فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 302

گزيده‌هاي کتب اربعه، پاورقي‌هاي بحار الانوار ۱ و پاره‌اي از مسودات وي - که هنوز به چاپ نرسيده - ۲ در شناسايي روش و تعريف حديث صحيح در نزد او مؤثر است. در اين امر، لازم است به توضيح‌هاي او در مقدمه کتاب‌هايش بپردازيم تا زاويه نگرش وي را به حديث دريابيم.

ضرورت نقد حديث از منظر بهبودي

استاد بهبودي در مقدمه معرفة الحديث، سير تاريخ پيدايش علم حديث مسلمانان ۳ را براي نمودار شدن أهمّ مشکلات حاملان مواريث اوليه حديث متذکر شده است. او نوشته است که امت مسلمان براي دست‌يابي به موازين اداره اجتماع اسلامي، سيره پيامبر از دوران جوانيش تا روزگار بعثت، دعوت، ايام هجرت، حکومت، غزوه‌ها و سريه‌هايش را نياز داشتند. به اين ترتيب، به فاصله اندکي، علم حديث و بررسي صحّت و سقم آن مورد نياز بود؛ زيرا تعارضي که از قبل در امت اسلامي به وجود آمده بود، در روايات نيز به چشم مي‌خورد. خاستگاه اين مشکلات در نزد نخستين حاملان مواريث حديثي به چشم مي‌خورد. اين مشکلات بيان‌گر ميزان نياز مسلمانان به نقد حديث است. در زير سير اين مشکلات را که بهبودي به آن اشاره کرده، با اندکي تلخيص مي‌آوريم:
۱. امّي بودن نخستين حاملان مواريث حديث و پيروي از مشايخ عشيره و رؤساي قبايل خود از روي تقليد و تعصب: اعراب امّي خود قادر به تجزيه و تحليل مشکلات و تمييز صحيح از سقيم نبودند.
۲. حضور موالي عرب در مجالس درس و محاوره‌اي اعراب: موالي از فرزندان روم و عجم، با وجود
ي در زبانشان، در معارف قرآن و نشانه‌هاي سنّت تفکر مي‌کردند و يا اين مطالب را از زبان مردم امّي که خود نيز شناخت چنداني نداشتند، دريافت مي‌کردند؛ و يا پيش از آن که در شناخت زبان و ادبيات عرب به حدّ کفايت تبحّر يابند و بتوانند بين حقيقت و مجاز در کلامشان تمييز دهند يا شرايط استعاره و تشبيه، کيفيت لُغَز، کنايه، ايهام و مانند آن را بدانند، در مجالس درس و محاوره اعراب شرکت مي‌کردند.
۳. رجوع عالمان نخستين به سخنان خرافي يهود و نصارا براي فهم قرآن، شناخت سنّت، عمق تفسير و تأويل: آنان حقايق ايمان را با اوهام خودشان به تأويل مي‌بردند و قواعد فقه را بر شاکله فقه خودشان بنا مي‌کردند. همين امر سبب ورود شک و ترديد در احاديثشان گرديد. مسلمانانِ نسل‌هاي بعد نيز دنباله‌روي راه همين افراد بودند که ائمه حديث محسوب مي‌شدند. اين چنين، حق و باطل ممزوج شد.
استعداد متفاوت صحابه پيامبر از رفتار او و صدور فتوا بر اساس همان برداشت‌هاي خام و خطا، در بين مردم: مثلاً ابن‌عباس درباره قصر نماز در سفر فتوايي داده که نشانه برداشت کاملاً خطاي او از رفتار پيامبر است. بخاري به سند خود از عکرمة از ابن‌عبّاس نقل مي‌کند که گفت:

1.. بهبودي قول چاپ جداگانه اين مجموعه گران‌بها از يادداشت‌هايش که در پاورقي‌هاي بحار الانوار درج شده، داده است و اين اثر، به احتمال قوي، به صورت الکترونيکي نيز منتشر خواهد شد.

2.. براي نمونه درباره احمد‌بن‌علي‌بن‌احمد‌بن‌عباس ‌النجاشي و کتاب او، فهرست اسماء المصنّفين، مطالب مهم و نويني در قالب مقاله‌اي مبسوط نوشته که تا کنون به چاپ نرسيده است. درباره شيخ طوسي و هم چنين رجالِ حديثي ديگر نيز مسوداتي در حدود شش دفتر دارد که آن نيز منتشر نشده است.

3.. ر.ک: معرفة الحديث، ص۵ - ۶.

صفحه از 423