۲. بررسي فضيلت فرشتگان بر آدميان يا عکس آن؛ زيرا اگر روايات هاروت و ماروت صحيح باشند، ادعاي برتري مطلق فرشتگان بر انسانها مخدوش خواهد شد. ۱
کتب تاريخ و تراجم
در منابع تاريخي و تراجم در بررسي زندگي و روايات بزرگان صحابه و تابعان ـ که برخي از آنها ناقل روايات هاروت و ماروتاند ـ يا در بررسي وضعيت تاريخي شهر بابل از روايات هاروت و ماروت سخن به ميان آمده است؛ به عنوان مثال، ابنخلدون ميگويد وجود جنيان ساحر در بابل و ارسال دو فرشته تعليمدهنده سحر به مردم براي مقابله با آنها نشانگر شايع بودن سحر و جادو در ميان مردمان اين شهر است. ۲ و در منابع تراجم درباره مجاهد بن جبر، يکي از تابعان، گفته شده که او براي به دست آوردن مسائل علمي مسافرتهاي زيادي داشت؛ از جمله براي آن که دريابد ماجراي هاروت و ماروت چه بوده است، به شهر بابل مسافرت کرد. ۳
هاروت و ماروت در منابع غير اسلامي
افزون بر منابع اسلامي، در منابع ديگر نيز از هاروت و ماروت سخن به ميان آمده است. برخي معتقدند که هاروت و ماروت دو واژه فارسي قديم و «هورت» به معناي خرّمي و «موروت» به معناي «بدون مرگ» است و در کتاب اوستا الفاظ «هرودات»، به معناي «ماه خرداد» و «أمرداد»، به معناي «بدون مرگ» آمده است. ۴ دکتر محمدمعين کتابي با عنوان داستان خورداد و امرداد نگاشت. ۵
در دايرة المعارف دين ذيل واژة «harut» به بررسي اين مسأله پرداخته شده و در اين باره، که با وجود ممنوعيت سحر در اسلام و در نظر گرفتن کيفر مرگ براي ساحر، در سوره دوم [= بقره] آيه ۱۰۲، از آموختن سحر به مردم توسط دو فرشته به نام هاروت و ماروت سخن به ميان آمده اظهار نظر شده است. ۶
هاروت و ماروت در روايات اهل سنت
روايات هاروت و ماروت، تنها با صورت جعلي و ناصواب، در عموم منابع حديثي اهل سنت انعکاس يافته است ۷ . اين روايات را ميتوان به پنج دسته تقسيم کرد:
1.. به عنوان نمونه ر.ک: کتاب الالفين، ص۳۳۸ ـ ۳۳۹؛ شرح المقاصد، ج۲، ص۱۹۸ ـ ۲۰۰؛ الفصول المهمة في اصول الائمة، ج۱، ص۴۴۳ ـ ۴۴۴.
2.. تاريخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۷۴.
3.. براي نمونه ر.ک: سير اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۵۶.
4.. الامثل في تفسير کتاب الله المنزل، ج۱، ص۳۱۸.
5.. الذريعة، ج۸، ص۳۷.
6.. Encyclopedia of Religion. Vo ۱۵, p ۳۸۴.
7.. شماري از اين منابع عبارتاند از: مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۱۳۴؛ المستدرک علي الصحيحين، ج۲، ص۲۶۶؛ ص۴۴۲؛ ج۴، ص۶۰۷؛ السنن الکبري، ج۱، ص۵؛ مجمع الزوائد، ج۵، ص۶۸؛ المصنف، ج۸، ص۱۰۸؛ صحيح ابن حبان، ج۱۴، ص۶۴؛ الجامع الصغير، ج۲، ص۴۰۶؛ کنز العمال، ج۲، ص۳۶۶ ـ ۳۶۷؛ ج۳، ص۱۸۲ ـ ۱۸۳؛ ج۶، ص۱۷۹؛ موارد الظمآن، ص۴۲۵.