در هر حال، اگر منظور صالح بن عقبة بن خالد باشد، هيچ ردي در كتب رجالي از او وجود ندارد و در همه جا فقط او را معرفي كردهاند.
اما اگر منظور صالح بن عقبة بن قيس باشد، تضعيفاتي درباره او وجود دارد. ابنغضايري درباره او ميگويد:
غال، كذاب، لا يلتفت اليه. ۱
علامه نيز در كتاب خلاصة الاقوال في معرفة الرجال حرف ابنغضايري را تكرار و تأييد كرده است ۲ . محقق شوشتري با يك نظر اجتهادي ميگويد گفته ابنغضايري قابل تأييد است؛ چرا که صالح بن عقبه در طريق [قسمت] ثواب زيارت امام حسين( واقع شده است و در شرح اين قسمت [ثواب زيارت امام حسين(] امور منكري وجود دارد. ۳
با توجه به مطالب بالا ميتوان اينطور فهميد كه همه تضعيفات به كتاب الضعفاء ابنغضايري برميگردد و موضع علماي رجال در برابر كتاب الضعفاء ابنغضايري چندين گونه است. عدهاي مانند آيةالله خويي انتساب كتاب الضعفاء را به ابنغضايري قبول ندارند ۴ و در خصوص صالح بن عقبة ميگويند که تضعيف منسوب به ابنغضايري با توثيق عام ابنقولويه تعارض نميكند؛ چرا که نسبت اين كتاب به ابنغضايري ثابت نميشود. پس تضعيفهاي مطرح شده درباره صالح قابل قبول نيست ۵ . البته همانطور كه قبلاً نيز گفتهايم، مرحوم خويي در اواخر عمرشان توثيق عام ابنقولويه را فقط نسبت به مشايخ بيواسطه ابنقولويه معتبر ميدانستند؛ نه همه رجال موجود در كتاب او.
گروه ديگري مثل آيةالله سبحاني معتقدند كه كتاب الضعفاء متعلق به ابنغضايري است ۶ ؛ اما وي عقايد خاصي درباره ائمه داشته است و هر كه را از آن عقايد تجاوز ميكرده، متهم به غلو كرده است. در اينجا هم،چون كه ابتدا صالح را به غلو متهم كرده و سپس نسبت كذب به او داده است،نتيجه ميگيرد كه نسبت كذب هم بياساس بوده و متفرع بر اتهام غلو ابن غضايري است. گويا ايشان ميخواهد بگويد كه ابنغضايري بيشتر مبتني بر اجتهاد نظر ميداده، نه بر حس. ۷
گروه ديگري هم انتساب كتاب را به ابنغضايري ميپذيرند، اما اقوال اين كتاب را به علت مجهول بودن ابنغضايري و تشكيك در عدالت و وثاقت او، رد ميكنند. ملامحمد تقي مجلسي از اين گروه است.
1.. مجمع الرجال، ج۳، ص۲۰۶.
2.. ر.ک: خلاصة الاقوال في علم الرجال، ص۳۶۰، ش۱۴۱۹.
3.. قاموس الرجال، ج۵، ص۴۶۷.
4.. براي مطالعه بيشتر ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۱، ص۱۰۲.
5.. همان، ج۹، ص۷۹.
6.. براي مطالعه بيشتر ر.ک: كليات في علم الرجال، ص۷۹ ـ ۱۰۳.
7.. رسائل و مقالات، ج۳، ص۴۰۶. همچنين نويسنده شفاء الصدور عادت ابنغضايري را وقيعه در ثقات و قدح در عدول ميداند و قدح و رد علامه در كتاب خلاصة الاقوال را برگرفته از ذم ابنغضايري ميداند. (ر.ک: شفاء الصدور، ص۴۷)