ابن ابيجيد ـ محمد بن الحسن بن الوليد ـ علي بن ابراهيم ـ ابراهيم بن هاشم ـ محمد بن اسماعيل بن بزيع. ۱
ابن ابيجيد: «علي بن احمد بن محمد بن ابيجيد» از مشايخ نجاشي است و گفته شده مشايخ نجاشي همگي ثقهاند. ۲ نجاشي نام او را ذيل عنوان «الحسين بن مختار» آورده است. ۳
محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد: نجاشي دربارهاش ميگويد: «ثقة ثقة عين، مسكون اليه». ۴
علي بن ابراهيم بن هاشم: نجاشي دربارهاش گفته است: «ثقة في الحديث، ثبت، معتمد صحيح المذهب». ۵
ابراهيم بن هاشم: ابنطاووس بر وثاقتش دعوي اجماع كرده است ۶ و نجاشي دربارهاش ميگويد: قثقث «اصحابنا يقول: اول من نشر حديث الكوفيين بقم». ۷ پسرش علي بن ابراهيم در تفسيرش بارها از او نام ميبرد. وي در مقدمه تفسيرش گفته است كه در كتابش از ثقات علما روايت نقل كرده است ۸ .
بررسي فرض دوم
نصرالله شبستري در کتاب لؤلؤ النضيد به اين فرض نيز توجه داشته و سعي کرده است، در صورتي كه زيارت عاشورا در كتاب حج محمد بن اسماعيل نيز نباشد، به گونهاي اتصال شيخ را به محمد بن اسماعيل تصحيح كند و ابتكار او در اين كتاب نيز همين است. او ميگويد حال كه از طريق كتاب الفهرست موفق نشديم طريق شيخ را به تمام كتب محمد بن اسماعيل اثبات كنيم، طريق يكي ديگر از رجالياني را كه به تمام كتب محمد بن اسماعيل متصل بوده، اثبات كرده و سپس به اثبات طريق شيخ به آن رجالي ميپردازيم؛ ۹ مثلاً نجاشي در الفهرست خود گفته است كه تمام كتب محمد بن اسماعيل را احمد بن علي بن نوح برايش روايت كرده است. شيخ نيز در الفهرست ميگويد كه تمام كتب و روايات احمد بن محمد بن نوح ۱۰ را عدهاي از اصحاب برايش روايت كردهاند و سپس اثبات ميكند كه نجاشي از اصحاب شيخ بوده است. ۱۱
1.. الفهرست (طوسي)، ص۲۱۵، ش۶۰۵.
2.. كليات في علم الرجال، ص۲۸۱ـ۲۸۲؛ اصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق، ج۲، ص۲۳۶.
3.. رجال النجاشي، ص۵۴، ش۱۲۳.
4.. همان، ص۳۸۳، ش۱۰۴۲.
5.. همان، ص۲۶۰، ش۶۸۰.
6.. دعوي اجماع از طرف يكي از قدما دليل بر وثاقت است؛ اما اگر اين اجماع از طرف يكي از متأخران ادعا شده باشد، نيز بنا به گفته آيةالله خويي دليل بر وثاقت وي است. (ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۱، ص۴۶)
7.. رجال النجاشي، ص۱۶، ش۱۸.
8.. معجم رجال الحديث، ج۱، ص۳۱۷.
9.. لؤلؤ النضيد في شرح زيارة مولانا الشهيد، ص۳۷ ـ ۳۹.
10.. اين دو نفر يكي هستند و احمد بن محمد بن نوح و احمد بن علي بن نوح دو اسماند براي يك نفر كه آيةالله خويي در معجم رجال الحديث متذكر اين مطلب شده است. (ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۲، ص۳۵۳، ش۹۹۸)
11.. لؤلؤ النضيد، ص۳۹. يكي ديگر از نويسندگان درباره «جماعتي از اصحاب» تحقيق بيشتري كرده است و ميگويد جماعتي از اصحاب در كتب شيخ اصطلاحي است كه حتماً چند نفر مشخص از آن جمله هستند: شيخ مفيد، ابنغضائري، احمد بن عبدون و ابن ابيجيد. البته وي نجاشي را نيز از اصحاب شيخ دانسته است. (ر.ک: از اين صبح روشن، ص۱۴۰ ـ ۱۴۶)