علوم حديث 27 - صفحه 146

كمال الدين و تمام النعمة:

حدثنا على بن احمد بن موسى الدقاق و على بن عبداللّه الوراق رضى اللّه عنهما. قالا: حدثنا محمّد بن هارون الصوفي. قال: حدثنا ابوتراب عبداللّه بن موسى الرويانى عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى.
بر اساس دانش حديث، چون پاره اى از افراد سلسله سند اين روايت، در كتابهاى رجالى توثيق نشده اند، اين خبر صحيح يا حسن شمرده نمى شود. اما اين مسئله ضررى به اصل روايت نمى زند؛ زيرا اين روايت فقهى نبوده و اعتقادى است و در احاديث اعتقادى آنچه اولاً و بالذات كاويده و سنجيده مى شود، محتوا و متن است و نه سند كه ثانياً و بالعرض ارزشگذارى مى شود. به سخن ديگر، صحت متن حديث عرض دين مسلم است و حتى اگر اين روايت سندى هم نداشت يعنى مرسل بود، بازهم نقصى و قدحى بر متن نمى افكند.

نگاهى به مُفاد و درونه حديث

در حديث عرض دين، اعتقادات در چهار اصل كلى توحيد، نبوت، امامت و معاد نموده شده و فروعات ديگر در دل و ذيل آنها نهاده شده است.
استاد گرانْ ارجم جناب آقاى عابدى - سلمه اللّه - ، در شرحى كه بر اين حديث افكنده اند به نكته هاى لطيف بسيارى اشاره كرده اند كه در ديگر شروح بدان پرداخته نشده است. از جمله اين مباحث، سخن از اصول دين و تعداد آن است. در اين جا پاره اى از اين نكات را نقل مى كنيم:
«شايد نتوانيم عدد دقيقى براى اعتقادات ذكر كنيم، ممكن است شخصى تمام اعتقادات را در اعتقاد و شهادت به «بسم اللّه الرحمن الرحيم» بداند ؛ آن گونه كه شهيد ثانى در رساله بسمله انجام داده است. ۱ برخى نيز اصول دين را همان اعتقاد به مبدأ و معاد مى دانند، عده اى نيز اصول دين را كتاب و سنت يا كتاب و عترت يا ثقلين

1.رسائل الشهيد الثانى، ج ۲، ص ۷۲۱ .

صفحه از 237