زنى كه به پا آويزان بود، بى اجازه شوهرش بيرون مى رفت.
زنى كه گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى مردم آرايش مى كرد.
آن كه دستهايش به پاهايش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط بودند، نظافت و پاكى بدن و لباس را رعايت نمى كرد و از جنابت و حيض خويش را پاك نمى كرد و نماز را سبك مى شمرد.
زنى كه گنگ و كر و كور بود، فرزندان نامشروعش را به شوهرش نسبت مى داد.
اما آنكه گوشتهايش با قيچيهاى آتشين چيده مى شد، زنى بود كه خود را بر مردان عرضه مى كرد.
زنى كه چهره و اندامش مى سوخت و روده هاى خود را مى خورد، دلاّ ل فساد و فحشا بود.
آنكه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود، سخن چين و بسيار دروغگو بود.
آنكه صورتش بسان سگ بود و آتش از عقبش وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى ترانه خوان و حسود بود.
سپس حضرت فرمود: واى بر زنى كه شوهرش را به خشم آورد و خوشا به حال زنى كه همسرش از او خشنود باشد! ۱
رابطه انسان با اجتماع
روابط انسانها، يا به دليل طبيعت و فطرت اجتماعى و يا به دليل نياز، مدنى و اجتماعى است، اگر بين افراد انسان اخلاق حسنه حاكم باشد، محيط زندگى بهشت وگرنه دردآور و دوزخى بيش نخواهد بود.
اسلام به حُسن روابط اجتماعى بسيار اهميت مى دهد. با نگاهى به فهرست ابواب احاديث جلد دوم كتاب شريف اصول كافى و كتاب الجهاد و كتاب العشرة وسائل الشيعة
1.مسند عبدالعظيم حسنى، ح ۶۶؛ عيون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۱۳.