زنى را ديدم كه به موى خود آويزان بود و مغز سرش مى جوشيد.
ديگرى را ديدم كه به زبانش آويزان شده بود وشربت داغ جهنمى درگلويش مى ريختند.
زنى را ديدم كه آويخته به پستانهايش بود.
زنى را ديدم كه گوشت پيكر خود را مى خورد و آتش از زير او شعله ور بود.
زنى راديدم كه پاهايش به دستانش بسته بودوماروعقربها براوچيره ومسلط شده بودند.
ديگرى را مشاهده كردم، در حالتى كه گنگ، كر و لال بود و در ميان تابوتى از آتش قرار داشت، مغز سرش از دو سوراخ بينى او بيرون مى ريخت و بدنش بر اثر جذام و بَرَص تكه تكه شده بود.
زنى را ديدم كه به پا آويزان در تنورى از آتش بود.
زنى را ديدم كه با قيچيهاى آتشين، گوشت اندامش را از پس و پيش مى چيدند.
زنى را ديدم كه صورتش مى سوخت و روده هاى خود را مى خورد.
ديگرى را ديدم كه سرش مانند سر خوك و بدنش مانند بدن الاغ و او را هزاران هزار عذاب فرا گرفته بود.
زنى را به شكل سگ ديدم، در حالى كه آتش از عقب او داخل و از دهانش خارج مى شد و فرشتگان با عمود به سر و بدن او مى زدند.
آن گاه ،حضرت زهرا(ع) عرض كرد: اى حبيب من و اى نور ديدگانم، بگو بدانم روش و عمل آنان چه بوده كه خداوند اين عذاب ها را بر آنان مقرر كرده است؟
پس حضرت در توضيح علت عذابشان فرمود: اى دخترك من، آن زنى كه به موها آويزان بود، زنى بود كه موى خود را از نامحرم نمى پوشانيد.
زنى كه به زبانش آويزان بود، همسرش را آزار مى داد.
آن كه به پستانش آويخته بود، از همبسترى با شوهرش خوددارى مى كرد.